معنی آبسته در فرهنگ عمید

زمینی که در آن آب بسته و تخم پاشیده باشند؛ زمین آماده برای زراعت.

معنی آبسته در فرهنگ معین

(بِ تِ) 1 – (ص .) آبستن . 2 – ( اِ.) زهدان ، رحم .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *