ممعنی آسینه – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آسینه در فرهنگ عمیدمعنی آسینه در فرهنگ معینمعنی آسینه در فرهنگ عمید = آستینهمعنی آسینه در فرهنگ معین (نِ) (اِمر.) تخم مرغ ، خایه .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.