ممعنی آغندن – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آغندن در فرهنگ عمیدمعنی آغندن در فرهنگ معینمعنی آغندن در فرهنگ عمید آگندن؛ آکندن؛ انباشتن؛ پر کردن چیزی بهزور.معنی آغندن در فرهنگ معین (غَ دَ) (مص م .) آکندن .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.