معنی آلت در فرهنگ عمید
۱. هر چیزی که بهوسیلۀ آن کاری انجام بدهند؛ ابزار؛ افزار.
۲. قطعات تخته یا فلز که در سقف، پنجره یا در به کار میبرند.
۳. (زیستشناسی) اندام؛ عضو بدن.
۴. اندام تناسلی مرد یا زن.
* آلت تناسلی: (زیستشناسی) در مرد بیضه و ذکر، در زن فَرْج و رَحِم.
معنی آلت در فرهنگ معین
(لَ) [ ع . ] ( اِ.) 1 – ابزار، وسیله . 2 – سبب ، مایه . 3 – عضو، اندام . 4 – زین و برگ (اسب ). 5 – آلت تناسلی زن و مرد.