معنی آلودگی در فرهنگ عمید

۱. حالت و چگونگی آلوده.

۲. آمیختگی با هرچیز ناپاک.

۳. ناپاکی: زآن نجاسات ره و آلودگی / نور را حاصل نگردد بدرگی (مولوی: ۷۲۳).

۴. (اسم) لکۀ کثیف روی لباس: پاک بشوی از همه آلودگی / پیرهن و چادر و شلوار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۸).

۵. [مجاز] اعتیاد به مواد مخدر، الکل، و مانندِ آن.

۶. [مجاز] عادت به کار زشت.

۷. [قدیمی] گناه.

معنی آلودگی در فرهنگ معین

(دِ) (حامص .) 1 – ناپاکی ، آلایش ، لکه . 2 – عادت به اعمال زشت . 3 – گناه ، فسق .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *