ممعنی آماس – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آماس در فرهنگ عمیدمعنی آماس در فرهنگ معینمعنی آماس در فرهنگ عمید ۱. برآمدگی و تورم عضوی از بدن در اثر بیماری، جراحت یا کوفتگی؛ ورم. ۲. برآمدگی غیرعادی.معنی آماس در فرهنگ معین ( اِ.) = آماز: ورم ، برآمدگی ، آماده و آماز نیز گویند.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.