ممعنی آمولن – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آمولن در فرهنگ عمیدمعنی آمولن در فرهنگ معینمعنی آمولن در فرهنگ عمید نشاسته؛ آمیدون.معنی آمولن در فرهنگ معین (لُ) [ معر. ] (اِ.) نشاسته ، نشا.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.