ممعنی آمپول – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آمپول در فرهنگ عمیدمعنی آمپول در فرهنگ معینمعنی آمپول در فرهنگ عمید ۱. شیشۀ کوچک مخصوص برای نگهداری داروی تزریقی. ۲. داروی نگهداریشده در چنین شیشهای. ۳. سرنگ.معنی آمپول در فرهنگ معین [ فر. ] ( اِ.) شیشة کوچکی محتوی داروی تزریقی یا خوراکی .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.