معنی آوار در فرهنگ عمید
۱. گردوخاک؛ غبار: از آوار اسبان و گرد سپاه / بشد روشنایی ز خورشید و ماه (فردوسی: لغتنامه: آوار).
۲. خاک، سنگ، آجر، گچ، تیر، و دیگر مصالح ساختمانی که هنگام خراب شدن بنا فرومیریزد.
۳. (صفت) ویران.
معنی آوار در فرهنگ معین
1 – (ص .) آزار، رنج ، ستم . 2 – خراب ، ویران . 3 – ( اِ.) هرج و مرج ، بی نظمی . 4 – غارت ، چپاول . 5 – دربه در، آواره .