معنی اجبار در فرهنگ عمید

۱. کسی را به زور و ستم به کاری واداشتن؛ مجبور کردن.

۲. ناچاری.

معنی اجبار در فرهنگ معین

( اِ) [ ع . ] (مص م .)به زور واداشتن به کاری .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *