معنی اختراع در فرهنگ عمید
۱. وسیله یا چیزی تازه و بینظیر و بدون نمونۀ قبلی که قبلاً شخصی نظیر آن را نساخته باشد.
۲. (اسم مصدر) ساختن چیزی یا پدید آوردن روشی که پیشتر مانند آن دیده نشده باشد.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] خلق کردن؛ آفریدن.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] پدید آوردن چیز نو.
معنی اختراع در فرهنگ معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) آفریدن ، ایجاد کردن .