معنی اخرم در فرهنگ عمید
۱. (ادبی) در عروض، ویژگی پایهای که در آن مفاعیلن به مفعولن تغییر یافته است.
۲. [قدیمی] کسی که بینیاش را سوراخ کرده یا شکافته باشند؛ بریدهبینی.
معنی اخرم در فرهنگ معین
(اَ رَ) [ ع . ] (ص .)1 – آن که بینی اش را سوراخ کرده باشند. 2 – شعری که در وزن آن «خرم » واقع شده باشد یعنی «فعولن » را «عولن » و به واژة اخرم اضافه شود. «مفاعلتن » را «فاعلتن » گویند.