معنی ازگیل در فرهنگ عمید
۱. میوهای کرویشکل، گوشتالو، قهوهایرنگ، شیرین، و کمی گس.
۲. درختچۀ خاردار و جنگلی این میوه با گلهای سفید.
معنی ازگیل در فرهنگ معین
( اَ ) (اِ.) 1 – درختچه ای است خاردار با چوبی سخت و محکم و شکوفه های سفید. 2 – میوة درخت ازگیل که قهوه ای رنگ و ترش مزه است .