معنی اسباب در فرهنگ عمید
۱. لوازم؛ ساز و برگها؛ وسایل: اسباب خانه، اسباب سفر.
۲. امکانات؛ لوازم مورد نیاز.
۳. = سبب
۴. [قدیمی] ثروت.
معنی اسباب در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ سبب . 1 – سبب ها، علت ها. 2 – وسیله ها، لوازم . 3 – مال ها، دارایی ها. 4 – برگ و ساز. 5 – کالاها، متاع ها.