معنی استخوان رند در فرهنگ عمید

۱. = استخوان‌خوار: فغان از حرص مشتی استخوان‌رَند / همه سگ‌سیرتان زشت‌پیوند (عطار۱: ۲۱۰).

۲. [مجاز] = هما

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *