معنی آسان گذار در فرهنگ عمید
کسی که زندگانی را به خود سخت نگیرد و غصۀ بیش و کم نخورد؛ آنکه عمر را به خوشی و آسانی بگذراند: به آسانگذاری دمی میشمار / که آسان زید مرد آسانگذار (نظامی۵: ۹۹۵).
معنی آسان گذار در فرهنگ معین
(گُ) (ص فا.) سهل انگار، بی خیال .