ممعنی آسه – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آسه در فرهنگ عمیدمعنی آسه در فرهنگ معینمعنی آسه در فرهنگ عمید ۱. (ریاضی) محور. ۲. (زیستشناسی) دومین مهرۀ گردن انسان که بعد از مهرۀ اطلس قرار دارد. ۳. سنگ آسیا.معنی آسه در فرهنگ معین ( ~.)( اِ.)1 – کشت و زراعت . 2 – زمینی که برای کشت آماده کرده باشند.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.