معنی آسودگی در فرهنگ عمید

۱. آسوده بودن: ای گرفتار و پایبند عیال / دیگر آسودگی مبند خیال (سعدی: ۱۰۰).

۲. آرامش.

۳. [قدیمی] استراحت: ز نیروی و آسودگی اسپ و مرد / نیندیشد از روزگار نبرد (فردوسی: ۷/۵۰۳).

معنی آسودگی در فرهنگ معین

(دِ)(حامص .) 1 – آرامش ، آهستگی . 2 – استراحت ، راحت . 3 – فراغ بال .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *