معنی آلیزنده – فرهنگ عمید

معنی آلیزنده در فرهنگ عمید

۱. جست‌وخیزکننده: چو آلیزنده شد در مرغزاری / نباشد بر دلش از باز باری (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۹۰).

۲. اسب یا استر که جست‌وخیز کند و آلیز بزند.

دیدگاهتان را بنویسید