ممعنی آکام – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آکام در فرهنگ عمیدمعنی آکام در فرهنگ معینمعنی آکام در فرهنگ عمید تلها؛ تپهها؛ پشتهها.معنی آکام در فرهنگ معین [ ع . ] ( اِ.) جِ اکمه ؛ تپه ها، پشته ها.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.