معنی احتجاج در فرهنگ عمید

۱. دلیل آوردن.

۲. [قدیمی، مجاز] جروبحث؛ جدال.

معنی احتجاج در فرهنگ معین

( اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) دلیل و برهان آوردن .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *