معنی اداره در فرهنگ عمید
۱. نهادی دولتی برای انجام کارها و وظایف مشخص که یک رئیس و چند دایره و شعبه دارد و تابع یک وزارتخانه است.
۲. (اسم مصدر) گرداندن امور؛ مدیریت: ادارهٴ زندگی.
* اداره شدن: (مصدر لازم) انجام شدن.
* اداره کردن: (مصدر متعدی) گرداندن امور؛ مدیریت.
معنی اداره در فرهنگ معین
( اِ رِ) [ ع . ادارة ] 1 – (مص م .) نظام دادن ، گرداندن کار. 2 – (اِ.) بخشی از هر وزارتخانه که مسئولیت انجام دادن بخشی از کارهای دولتی را به عهده دارد.