معنی ازدواج – فرهنگ معین و عمید

معنی ازدواج در فرهنگ عمید

۱. پیمان بستن یک زن و مرد به‌صورت رسمی و دینی برای زندگی مشترک؛ زناشویی.

۲. (ادبی) در بدیع، آوردن دو کلمۀ متشابه‌الآخر یا دو کلمۀ هم‌نویسه و مختلف‌المعنی در انتهای مصراع یا بیت، مانندِ کلمات «گلنار»، «نار»، «مکار»، و «کار» در این شعر: ای ز لعل آتشینت در دل گلنار نار / غیر دل بردن نداری ای بت مکار کار (؟: غیاث‌اللغات: ازدواج).

۳. [قدیمی] جفت شدن.

معنی ازدواج در فرهنگ معین

(اِ دِ) [ ع . ] (مص م .) زن گرفتن ، شوهر کردن .

دیدگاهتان را بنویسید