بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

المص﴿1﴾
المص‏﴿1﴾

كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ﴿2﴾
اين کتابى است که بر تو نازل شده؛ و نبايد از ناحيه آن، ناراحتى در سينه داشته باشى! تا به وسيله آن، (مردم را از عواقب سوء عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهى؛ و تذکّرى است براى مؤمنان.﴿2﴾

اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ﴿3﴾
از چيزى که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پيروى کنيد! و از اوليا و معبودهاى ديگر جز او، پيروى نکنيد! اما کمتر متذکّر مى‏شويد!﴿3﴾

وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ﴿4﴾
چه بسيار شهرها و آباديها که آنها را (بر اثر گناه فراوانشان) هلاک کرديم!و عذاب ما شب‏هنگام، يا در روز هنگامى که استراحت کرده بودند، به سراغشان آمد.﴿4﴾

فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴿5﴾
و در آن موقع که عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنى نداشتند جز اينکه گفتند:«ما ظالم بوديم!» (ولى اين اعتراف به گناه، ديگر دير شده بود؛ و سودى به حالشان نداشت.)﴿5﴾

فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ﴿6﴾
به يقين، (هم) از کسانى که پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم کرد؛ (و هم) از پيامبران سؤال مى‏کنيم!﴿6﴾

فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ﴿7﴾
و مسلماً (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهيم داد؛ و ما هرگز غايب نبوديم (بلکه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستيم)!﴿7﴾

وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿8﴾
وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانى که ميزانهاى (عمل) آنها سنگين است، همان رستگارانند!﴿8﴾

وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يِظْلِمُونَ﴿9﴾
و کسانى که ميزانهاى (عمل) آنها سبک است، افرادى هستند که سرمايه وجود خود را، بخاطر ظلم و ستمى که نسبت به آيات ما مى‏کردند، از دست داده‏اند.﴿9﴾

وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ﴿10﴾
ما تسلّط و مالکيّت و حکومت بر زمين را براى شما قرار داديم؛ و انواع وسايل زندگى را براى شما فراهم ساختيم؛ اما کمتر شکرگزارى مى‏کنيد!﴿10﴾

وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ﴿11﴾
ما شما را آفريديم؛ سپس صورت بندى کرديم؛ بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع کنيد!» آنها همه سجده کردند؛ جز ابليس که از سجده‏کنندگان نبود.﴿11﴾

قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ﴿12﴾
(خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد که سجده کنى؟» گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گل!»﴿12﴾

قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ﴿13﴾
گفت: «از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تکبّر کنى! بيرون رو، که تو از افراد پست و کوچکى!﴿13﴾

قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴿14﴾
گفت: «مرا تا روزى که (مردم) برانگيخته مى‏شوند مهلت ده (و زنده بگذار!)»﴿14﴾

قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِينَ﴿15﴾
فرمود: «تو از مهلت داده شدگانى!»﴿15﴾

قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ﴿16﴾
گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها کمين مى کنم!﴿16﴾

ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ﴿17﴾
سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم؛ و بيشتر آنها را شکرگزار نخواهى يافت!»﴿17﴾

قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ﴿18﴾
فرمود: «از آن (مقام)، با ننگ و عار و خوارى، بيرون رو! و سوگند ياد مى‏کنم که هر کس از آنها از تو پيروى کند، جهنم را از شما همگى پر مى‏کنم!﴿18﴾

وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴿19﴾
و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شويد! و از هر جا که خواستيد، بخوريد! امّا به اين درخت نزديک نشويد، که از ستمکاران خواهيد بود!»﴿19﴾

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ﴿20﴾
سپس شيطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد؛ و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نکرده مگر بخاطر اينکه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!»﴿20﴾

وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ﴿21﴾
و براى آنها سوگند ياد کرد که من براى شما از خيرخواهانم.﴿21﴾

فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴿22﴾
و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى که از آن درخت چشيدند، اندامشان [= عورتشان‏] بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد که: «آيا شما را از آن درخت نهى نکردم؟! و نگفتم که شيطان براى شما دشمن آشکارى است؟!»﴿22﴾

قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿23﴾
گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم کرديم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى، از زيانکاران خواهيم بود!»﴿23﴾

قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ﴿24﴾
فرمود: «(از مقام خويش،) فرود آييد، در حالى که بعضى از شما نسبت به بعض ديگر، دشمن خواهيد بود! (شيطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و براى شما در زمين، قرارگاه و وسيله بهره‏گيرى تا زمان معينى خواهد بود.»﴿24﴾

قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴿25﴾
فرمود: «در آن [= زمين‏] زنده مى‏شويد؛ و در آن مى‏ميريد؛ و (در رستاخيز) از آن خارج خواهيد شد.»﴿25﴾

يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴿26﴾
اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم که اندام شما را مى‏پوشاند و مايه زينت شماست؛ اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذکّر (نعمتهاى او) شوند!﴿26﴾

يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ﴿27﴾
اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بيرون کرد، و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اينکه او و همکارانش شما را مى‏بينند از جايى که شما آنها را نمى‏بينيد؛ (امّا بدانيد) ما شياطين را اولياى کسانى قرار داديم که ايمان نمى‏آورند!﴿27﴾

وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴿28﴾
و هنگامى که کار زشتى انجام مى‏دهند مى‏گويند: «پدران خود را بر اين عمل يافتيم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمى‏دهد! آيا چيزى به خدا نسبت مى‏دهيد که نمى‏دانيد؟!»﴿28﴾

قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ﴿29﴾
بگو: «پروردگارم امر به عدالت کرده است؛ و توجّه خويش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او کنيد! و او را بخوانيد، در حالى که دين (خود) را براى او خالص گردانيد! (و بدانيد) همان گونه که در آغاز شما را آفريد، (بار ديگر در رستاخيز) بازمى‏گرديد!﴿29﴾

فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴿30﴾
جمعى را هدايت کرده؛ و جمعى (که شايستگى نداشته‏اند،) گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها (کسانى هستند که) شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب کردند؛ و گمان مى‏کنند هدايت يافته‏اند!﴿30﴾

يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴿31﴾
اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد! و (از نعمتهاى الهى) بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نکنيد که خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد!﴿31﴾

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴿32﴾
بگو: «چه کسى زينتهاى الهى را که براى بندگان خود آفريده، و روزيهاى پاکيزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اينها در زندگى دنيا، براى کسانى است که ايمان آورده‏اند؛ (اگر چه ديگران نيز با آنها مشارکت دارند؛ ولى) در قيامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود.» اين گونه آيات (خود) را براى کسانى که آگاهند، شرح مى‏دهيم!﴿32﴾

قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴿33﴾
بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است؛ و (همچنين) گناه و ستم بناحق را؛ و اينکه چيزى را که خداوند دليلى براى آن نازل نکرده، شريک او قرار دهيد؛ و به خدا مطلبى نسبت دهيد که نمى‏دانيد.»﴿33﴾

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ﴿34﴾
براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است؛ و هنگامى که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى‏کنند، و نه بر آن پيشى مى‏گيرند.﴿34﴾

يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴿35﴾
اى فرزندان آدم! اگر رسولانى از خود شما به سراغتان بيايند که آيات مرا براى شما بازگو کنند، (از آنها پيروى کنيد؛) کسانى که پرهيزگارى پيشه کنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خويش و ديگران بکوشند)، نه ترسى بر آنهاست و نه غمناک مى شوند.﴿35﴾

وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا أُوْلََئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿36﴾
و آنها که آيات ما را تکذيب کنند، و در برابر آن تکبّر ورزند، اهل دوزخند؛ جاودانه در آن خواهند ماند.﴿36﴾

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُوْلَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ﴿37﴾
چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى‏بندند، يا آيات او را تکذيب مى کنند؟! آنها نصيبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مى‏برند؛ تا زمانى که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‏] به سراغشان روند و جانشان را بگيرند؛ از آنها مى‏پرسند: «کجايند معبودهايى که غير از خدا مى‏خوانديد؟! (چرا به يارى شما نمى‏آيند؟!)» مى‏گويند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهى مى‏دهند که کافر بودند!﴿37﴾

قَالَ ادْخُلُواْ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِن لاَّ تَعْلَمُونَ﴿38﴾
(خداوند به آنها) مى‏گويد: «در صفّ گروه‏هاى مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شويد!» هر زمان که گروهى وارد مى‏شوند، گروه ديگر را لعن مى‏کنند؛ تا همگى با ذلّت در آن قرار گيرند. (در اين هنگام) گروه پيروان درباره پيشوايان خود مى‏گويند: «خداوندا! اينها بودند که ما را گمراه ساختند؛ پس کيفر آنها را از آتش دو برابر کن! (کيفرى براى گمراهيشان، و کيفرى بخاطر گمراه ساختن ما.)» مى‏فرمايد: «براى هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است؛ ولى نمى‏دانيد! (چرا که پيروان اگر گرد پيشوايان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند.)»﴿38﴾

وَقَالَتْ أُولاَهُمْ لأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ﴿39﴾
و پيشوايان آنها به پيروان خود مى‏گويند: «شما امتيازى بر ما نداشتيد؛ پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد!﴿39﴾

إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ﴿40﴾
کسانى که آيات ما را تکذيب کردند، و در برابر آن تکبّر ورزيدند، (هرگز) درهاى آسمان به رويشان گشوده نمى‏شود؛ و (هيچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اينکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! اين گونه، گنهکاران را جزا مى‏دهيم!﴿40﴾

لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ﴿41﴾
براى آنها بسترى از (آتش) دوزخ، و روى آنها پوششهايى (از آن) است؛ و اينچنين ظالمان را جزا ميدهيم!﴿41﴾

وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿42﴾
و کسانى که ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند -البته هيچ کس را جز به اندازه تواناييش تکليف نمى‏کنيم- آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند.﴿42﴾

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿43﴾
و آنچه در دلها از کينه و حسد دارند، برمى‏کنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى کنند)؛ و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد؛ مى‏گويند: «ستايش مخصوص خداوندى است که ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدايت نکرده بود، ما (به اينها) راه نمى‏يافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود که: «اين بهشت را در برابر اعمالى که انجام مى‏داديد، به ارث برديد!»﴿43﴾

وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴿44﴾
و بهشتيان دوزخيان را صدا مى‏زنند که: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم؛ آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!» در اين هنگام، ندادهنده‏اى در ميان آنها ندا مى‏دهد که: «لعنت خدا بر ستمگران باد!﴿44﴾

الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ﴿45﴾
همانها که (مردم را) از راه خدا بازمى‏دارند، و (با القاى شبهات) مى‏خواهند آن را کج و معوج نشان دهند؛ و آنها به آخرت کافرند!»﴿45﴾

وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ﴿46﴾
و در ميان آن دو [= بهشتيان و دوزخيان‏]، حجابى است؛ و بر «اعراف» مردانى هستند که هر يک از آن دو را از چهره‏شان مى‏شناسند؛ و به بهشتيان صدا مى‏زنند که: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى‏شوند، در حالى که اميد آن را دارند.﴿46﴾

وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴿47﴾
و هنگامى که چشمشان به دوزخيان مى‏افتد مى‏گويند: «پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده!»﴿47﴾

وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ﴿48﴾
و اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخيان را) که از سيمايشان آنها را مى‏شناسند، صدا مى‏زنند و مى‏گويند: «(ديديد که) گردآورى شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تکبّرهاى شما، به حالتان سودى نداد!»﴿48﴾

أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ﴿49﴾
آيا اينها [= اين واماندگان بر اعراف‏] همانان نيستند که سوگند ياد کرديد رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولى خداوند بخاطر ايمان و بعضى اعمال خيرشان، آنها را بخشيد؛ هم اکنون به آنها گفته مى‏شود:) داخل بهشت شويد، که نه ترسى داريد و نه غمناک مى‏شويد!﴿49﴾

وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ﴿50﴾
و دوزخيان، بهشتيان را صدا مى‏زنند که: «(محبّت کنيد) و مقدارى آب، يا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشيد!» آنها (در پاسخ) مى‏گويند: «خداوند اينها را بر کافران حرام کرده است!»﴿50﴾

الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ﴿51﴾
همانها که دين و آيين خود را سرگرمى و بازيچه گرفتند؛ و زندگى دنيا آنان را مغرور ساخت؛ امروز ما آنها را فراموش مى‏کنيم، همان گونه که لقاى چنين روزى را فراموش کردند و آيات ما را انکار نمودند.﴿51﴾

وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿52﴾
ما کتابى براى آنها آورديم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح داديم؛ (کتابى) که مايه هدايت و رحمت براى جمعيّتى است که ايمان مى‏آورند.﴿52﴾

هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ﴿53﴾
آيا آنها جز انتظار تأويل آيات (و فرا رسيدن تهديدهاى الهى) دارند؟ آن روز که تأويل آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشيمانى سودى ندارد؛ و) کسانى که قبلاً آن را فراموش کرده بودند مى‏گويند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند؛ آيا (امروز) شفيعانى براى ما وجود دارند که براى ما شفاعت کنند؟ يا (به ما اجازه داده شود به دنيا) بازگرديم، و اعمالى غير از آنچه انجام مى‏داديم، انجام دهيم؟!» (ولى) آنها سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند؛ و معبودهايى را که به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان :گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفيعانى!)﴿53﴾

إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴿54﴾
پروردگار شما، خداوندى است که آسمانها و زمين را در شش روز [= شش دوران‏] آفريد؛ سپس به تدبير جهان هستى پرداخت؛ با (پرده تاريک) شب، روز را مى پوشاند؛ و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است؛ و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد که آفرينش و تدبير (جهان)، از آن او (و به فرمان او)ست! پر برکت (و زوال‏ناپذير) است خداوندى که پروردگار جهانيان است!﴿54﴾

ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴿55﴾
پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرّع، و در پنهانى، بخوانيد! (و از تجاوز، دست برداريد که) او متجاوزان را دوست نمى‏دارد!﴿55﴾

وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ﴿56﴾
و در زمين پس از اصلاح آن فساد نکنيد، و او را با بيم و اميد بخوانيد! (بيم از مسؤوليتها، و اميد به رحمتش. و نيکى کنيد) زيرا رحمت خدا به نيکوکاران نزديک است!﴿56﴾

وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴿57﴾
او کسى است که بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مى‏فرستد؛ تا ابرهاى سنگين‏بار را (بر دوش) کشند؛ (سپس) ما آنها را به سوى زمينهاى مرده مى‏فرستيم؛ و به وسيله آنها، آب (حياتبخش) را نازل مى‏کنيم؛ و با آن، از هرگونه ميوه‏اى (از خاک تيره) بيرون مى‏آوريم؛ اين گونه (که زمينهاى مرده را زنده کرديم،) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مى‏کنيم، شايد (با توجه به اين مثال) متذکّر شويد!﴿57﴾

وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لاَ يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ﴿58﴾
سرزمين پاکيزه 0و شيرين)، گياهش به فرمان پروردگار مى‏رويد؛ امّا سرزمينهاى بد طينت (و شوره‏زار)، جز گياه ناچيز و بى‏ارزش، از آن نمى‏رويد؛ اين گونه آيات (خود) را براى آنها که شکرگزارند، بيان مى‏کنيم!﴿58﴾

لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴿59﴾
ما نوح را به سوى قومش فرستاديم؛ او به آنان گفت: «اى قوم من! (تنها) خداوند يگانه را پرستش کنيد، که معبودى جز او براى شما نيست! (و اگر غير او را عبادت کنيد،) من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم!»﴿59﴾

قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ﴿60﴾
(ولى) اشراف قومش به او گفتند: «ما تو را در گمراهى آشکارى مى‏بينيم!»﴿60﴾

قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلاَلَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴿61﴾
گفت: «اى قوم من! هيچ گونه گمراهى در من نيست؛ ولى من فرستاده‏اى از جانب پروردگار جهانيانم!﴿61﴾

أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴿62﴾
رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏کنم؛ و خيرخواه شما هستم؛ و از خداوند چيزهايى مى‏دانم که شما نمى‏دانيد.﴿62﴾

أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿63﴾
آيا تعجّب کرده‏ايد که دستور آگاه کننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور،) پرهيزگارى پيشه کنيد و شايد مشمول رحمت (الهى) گرديد؟!﴿63﴾

فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْماً عَمِينَ﴿64﴾
امّا سرانجام او را تکذيب کردند؛ و ما او و کسانى را که با وى در کشتى بودند، رهايى بخشيديم؛ و کسانى که آيات ما را تکذيب کردند، غرق کرديم؛ چه اينکه آنها گروهى نابينا (و کوردل) بودند.﴿64﴾

وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ﴿65﴾
و به سوى قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستاديم)؛ گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنيد، که جز او معبودى براى شما نيست! آيا پرهيزگارى پيشه نمى‏کنيد؟!»﴿65﴾

قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴿66﴾
اشراف کافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانى و سبک مغزى) مى‏بينيم، و ما مسلّماً تو را از دروغگويان مى‏دانيم!»﴿66﴾

قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴿67﴾
گرفت: «اى قوم من! هيچ گونه سفاهتى در من نيست؛ ولى فرستاده‏اى از طرف پروردگار جهانيانم.﴿67﴾

أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴿68﴾
رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏کنم؛ و من خيرخواه امينى براى شما هستم.﴿68﴾

أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿69﴾
آيا تعجّب کرده‏ايد که دستور آگاه کننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى که شما را جانشينان قوم نوح قرار داد؛ و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد؛ پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!»﴿69﴾

قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿70﴾
گفتند: «آيا به سراغ ما آمده‏اى که تنها خداى يگانه را بپرستيم، و آنچه را پدران ما مى‏پرستند، رها کنيم؟! پس اگر راست مى‏گوئ

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *