متن و ترجمه سوره الإسراء | سوره 17 | تعداد آیه : 111

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ﴿1﴾
پاک و منزّه است خدايى که بنده‏اش را در يک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -که گرداگردش را پربرکت ساخته‏ايم- برد، تا برخى از آيات خود را به او نشان دهيم؛ چرا که او شنوا و بيناست.﴿1﴾

وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِي وَكِيلاً﴿2﴾
ما به موسى کتاب آسمانى داديم؛ و آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل ساختيم؛ (و گفتيم:) غير ما را تکيه‏گاه خود قرار ندهيد!﴿2﴾

ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا﴿3﴾
اى فرزندان کسانى که با نوح (بر کشتى) سوار کرديم! او بنده شکرگزارى بود. (شما هم مانند او باشيد، تا نجات يابيد!)﴿3﴾

وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا﴿4﴾
ما به بنى اسرائيل در کتاب (تورات) اعلام کرديم که دوبار در زمين فساد خواهيد کرد، و برترى‏جويى بزرگى خواهيد نمود.﴿4﴾

فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً﴿5﴾
هنگامى که نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيکارجوى خود را بر ضدّ شما ميانگيزيم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏کنند؛ و اين وعده‏اى است قطعى!﴿5﴾

ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا﴿6﴾
سپس شما را بر آنها چيره مى‏کنيم؛ و شما را به وسيله داراييها و فرزندانى کمک خواهيم کرد؛ و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرارمى‏دهيم.﴿6﴾

إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُواْ وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِيرًا﴿7﴾
اگر نيکى کنيد، به خودتان نيکى مى‏کنيد؛ و اگر بدى کنيد باز هم به خود مى‏کنيد. و هنگامى که وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏شود؛ و داخل مسجد (الاقصى) مى‏شوند همان گونه که بار اول وارد شدند؛ و آنچه را زير سلطه خود مى‏گيرند، در هم مى‏کوبند.﴿7﴾

عَسَى رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا﴿8﴾
اميد است پروردگارتان به شما رحم کند! هرگاه برگرديد، ما هم بازمى‏گرديم؛ و جهنّم را براى کافران، زندان سختى قرار داديم.﴿8﴾

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا﴿9﴾
اين قرآن، به راهى که استوارترين راه‏هاست، هدايت مى‏کند؛ و به مؤمنانى که اعمال صالح انجام مى‏دهند، بشارت مى‏دهد که براى آنها پاداش بزرگى است.﴿9﴾

وأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴿10﴾
و اينکه آنها که به قيامت ايمان نمى‏آورند، عذاب دردناکى براى آنان آماده ساخته‏ايم.﴿10﴾

وَيَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً﴿11﴾
انسان (بر اثر شتابزدگى)، بديها را طلب مى‏کند آن گونه که نيکيها را مى‏طلبد؛ و انسان، هميشه عجول بوده است!﴿11﴾

وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً﴿12﴾
ما شب و روز را دو نشانه توحيد و عظمت خود قرار داديم؛ سپس نشانه شب را محو کرده، و نشانه روز را روشنى‏بخش ساختيم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگى برخيزيد)، و عدد سالها و حساب را بدانيد؛ و هر چيزى را بطور مشخّص و آشکار، بيان کرديم.﴿12﴾

وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا﴿13﴾
و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آويخته‏ايم؛ و روز قيامت، کتابى براى او بيرون مى‏آوريم که آن را در برابر خود، گشوده مى‏بيند! (اين همان نامه اعمال اوست!)﴿13﴾

اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا﴿14﴾
(و به او مى‏گوييم:) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خويش باشى!﴿14﴾

مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً﴿15﴾
هر کس هدايت شود، براى خود هدايت يافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است؛ و هيچ کس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏کشد؛ و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم کرد، مگر آنکه پيامبرى مبعوث کرده باشيم (تا وظايفشان را بيان کند.)﴿15﴾

وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا﴿16﴾
و هنگامى که بخواهيم شهر و ديارى را هلاک کنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بيان مى‏داريم، سپس هنگامى که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به شدّت درهم مى‏کوبيم.﴿16﴾

وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًَا بَصِيرًا﴿17﴾
چه بسيار مردمى که در قرون بعد از نوح، زندگى مى‏کردند؛ (و طبق همين سنت،) آنها را هلاک کرديم! و کافى است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه، و نسبت به آن بيناست.﴿17﴾

مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا﴿18﴾
آن کس که (تنها) زندگى زودگذر (دنيا) را مى‏طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهيم -و به هر کس اراده کنيم- مى‏دهيم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهيم داد، که در آتش سوزانش مى‏سوزد در حالى که نکوهيده و رانده (درگاه خدا) است.﴿18﴾

وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا﴿19﴾
و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند -در حالى که ايمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد.﴿19﴾

كُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاءِ وَهَؤُلاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا﴿20﴾
هر يک از اين دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و کمک مى‏دهيم؛ و عطاى پروردگارت هرگز (از کسى) منع نشده است.﴿20﴾

انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً﴿21﴾
ببين چگونه بعضى را (در دنيا بخاطر تلاششان) بر بعضى ديگر برترى بخشيده‏ايم؛ درجات آخرت و برتريهايش، از اين هم بيشتر است!﴿21﴾

لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً﴿22﴾
هرگز معبود ديگرى را با خدا قرار مده، که نکوهيده و بى‏يار و ياور خواهى نشست!﴿22﴾

وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا﴿23﴾
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيکى کنيد! هرگاه يکى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، کمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو!﴿23﴾

وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا﴿24﴾
و بالهاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان‏گونه که آنها مرا در کوچکى تربيت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»﴿24﴾

رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِينَ غَفُورًا﴿25﴾
پروردگار شما از درون دلهايتان آگاهتر است؛ (اگر لغزشى در اين زمينه داشتيد) هر گاه صالح باشيد (و جبران کنيد) او بازگشت‏کنندگان را مى‏بخشد.﴿25﴾

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا﴿26﴾
و حقّ نزديکان را بپرداز، و (همچنين حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذير مکن،﴿26﴾

إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا﴿27﴾
چرا که تبذيرکنندگان، برادران شياطينند؛ و شيطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود!﴿27﴾

وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّيْسُورًا﴿28﴾
و هرگاه از آنان [= مستمندان‏] روى برتابى، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى (تا گشايشى در کارت پديد آيد و به آنها کمک کنى)، با گفتار نرم و آميخته با لطف با آنها سخن بگو!﴿28﴾

وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا﴿29﴾
هرگز دستت را بر گردنت زنجير مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از کار فرومانى!﴿29﴾

إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا﴿30﴾
به يقين، پروردگارت روزى را براى هر کس بخواهد، گشاده يا تنگ مى‏دارد؛ او نسبت به بندگانش، آگاه و بيناست.﴿30﴾

وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا﴿31﴾
و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشيد! ما آنها و شما را روزى مى‏دهيم؛ مسلماً کشتن آنها گناه بزرگى است!﴿31﴾

وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلاً﴿32﴾
و نزديک زنا نشويد، که کار بسيار زشت، و بد راهى است!﴿32﴾

وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا﴿33﴾
و کسى را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشيد، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمايت است!﴿33﴾

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً﴿34﴾
و به مال يتيم، جز به بهترين راه نزديک نشويد، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنيد، که از عهد سؤال مى‏شود!﴿34﴾

وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴿35﴾
و هنگامى که پيمانه مى‏کنيد، حق پيمانه را ادا نماييد، و با ترازوى درست وزن کنيد! اين براى شما بهتر، و عاقبتش نيکوتر است.﴿35﴾

وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً﴿36﴾
از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.﴿36﴾

وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً﴿37﴾
و روى زمين، با تکبر راه مرو! تو نمى‏توانى زمين را بشکافى، و طول قامتت هرگز به کوه‏ها نمى‏رسد!﴿37﴾

كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا﴿38﴾
همه اينها گناهش نزد پروردگار تو ناپسند است.﴿38﴾

ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا﴿39﴾
اين (احکام)، از حکمتهايى است که پروردگارت به تو وحى فرستاده؛ و هرگز معبودى با خدا قرار مده، که در جهنم افکنده مى‏شوى، در حالى که سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهى بود!﴿39﴾

أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُم بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلآئِكَةِ إِنَاثًا إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِيمًا﴿40﴾
آيا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزيده است؟! شما سخن بزرگ (و بسيار زشتى) مى‏گوييد!﴿40﴾

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُواْ وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ نُفُورًا﴿41﴾
ما در اين قرآن، انواع بيانات مؤثر را آورديم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمى‏افزايد.﴿41﴾

قُل لَّوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لاَّبْتَغَوْاْ إِلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلاً﴿42﴾
بگو: «اگر آنچنان که آنها مى‏گويند با او خدايانى بود، در اين صورت، (خدايان) سعى مى‏کردند راهى به سوى (خداوند) صاحب عرش پيدا کنند.»﴿42﴾

سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيرًا﴿43﴾
او پاک و برتر است از آنچه آنها مى‏گويند، بسيار برتر و منزه‏تر!﴿43﴾

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا﴿44﴾
آسمانهاى هفتگانه و زمين و کسانى که در آنها هستند، همه تسبيح او مى‏گويند؛ و هر موجودى، تسبيح و حمد او مى‏گويد؛ ولى شما تسبيح آنها را نمى‏فهميد؛ او بردبار و آمرزنده است.﴿44﴾

وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا﴿45﴾
و هنگامى که قرآن مى‏خوانى، ميان تو و آنها که به آخرت ايمان نمى‏آورند، حجاب ناپيدايى قرارمى‏دهيم؛﴿45﴾

وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴿46﴾
و بر دلهايشان پوششهايى، تا آن را نفهمند؛ و در گوشهايشان سنگينى؛ و هنگامى که پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد مى‏کنى، آنها پشت مى‏کنند و از تو روى بر مى‏گردانند.﴿46﴾

نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَّسْحُورًا﴿47﴾
هنگامى که به سخنان تو گوش فرامى‏دهند، ما بهتر مى‏دانيم براى چه گوش فرا مى‏دهند؛ (و همچنين) در آن هنگام که با هم نجوا مى‏کنند؛ آنگاه که ستمگران مى‏گويند: «شما جز از انسانى که افسون شده، پيروى نمى‏کنيد!»﴿47﴾

انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُواْ لَكَ الأَمْثَالَ فَضَلُّواْ فَلاَ يَسْتَطِيعْونَ سَبِيلاً﴿48﴾
ببين چگونه براى تو مثلها زدند! در نتيجه گمراه شدند، و نمى‏توانند راه حق را پيدا کنند.﴿48﴾

وَقَالُواْ أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا﴿49﴾
و گفتند: «آيا هنگامى که ما، استخوانهاى پوسيده و پراکنده‏اى شديم، دگر بار آفرينش تازه‏اى خواهيم يافت؟!»﴿49﴾

قُل كُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا﴿50﴾
بگو: «شما سنگ باشيد يا آهن،﴿50﴾

أَوْ خَلْقًا مِّمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُولُونَ مَن يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُؤُوسَهُمْ وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ قَرِيبًا﴿51﴾
يا هر مخلوقى که در نظر شما، از آن هم سخت‏تر است (و از حيات و زندگى دورتر مى‏باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آنها بزودى مى گويند: «چه کسى ما را بازمى‏گرداند؟!» بگو: «همان کسى که نخستين بار شما را آفريد.» آنان سر خود را (از روى تعجب و انکار،) به سوى تو خم مى‏کنند و مى‏گويند: «در چه زمانى خواهد بود؟!» بگو: «شايد نزديک باشد!﴿51﴾

يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً﴿52﴾
همان روز که شما را (از قبرهايتان) فرامى‏خواند؛ شما هم اجابت مى‏کنيد در حالى که حمد او را مى‏گوييد؛ مى‏پنداريد تنها مدت کوتاهى (در جهان برزخ) درنگ کرده‏ايد!»﴿52﴾

وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُواْ الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا﴿53﴾
به بندگانم بگو: «سخنى بگويند که بهترين باشد! چرا که (شيطان بوسيله سخنان ناموزون)، ميان آنها فتنه و فساد مى‏کند؛ هميشه شيطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است!﴿53﴾

رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً﴿54﴾
پروردگار شما، از (نيات و اعمال) شما آگاهتر است؛ اگر بخواهد (و شايسته بداند)، شما را مشمول رحمت خود مى‏سازد؛ و اگر بخواهد، مجازات مى‏کند؛ و ما تو را بعنوان مأمور بر آنان نفرستاده‏ايم (که آنان را مجبور به ايمان کنى!)﴿54﴾

وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا﴿55﴾
پروردگار تو، از حال همه کسانى که در آسمانها و زمين هستند، آگاهتر است؛ و (اگر تو را بر ديگران برترى داديم، بخاطر شايستگى توست،) ما بعضى از پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم؛ و به داوود، زبور بخشيديم.﴿55﴾

قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً﴿56﴾
بگو: «کسانى را که غير از خدا (معبود خود) مى‏پنداريد، بخوانيد! آنها نه مى‏توانند مشکلى را از شما برطرف سازند، و نه تغييرى در آن ايجاد کنند.»﴿56﴾

أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا﴿57﴾
کسانى را که آنان مى‏خوانند، خودشان وسيله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جويند، وسيله‏اى هر چه نزديکتر؛ و به رحمت او اميدوارند؛ و از عذاب او مى‏ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است!﴿57﴾

وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴿58﴾
هيچ شهر و آبادى نيست مگر اينکه آن را پيش از روز قيامت هلاک مى‏کنيم؛ يا (اگر گناهکارند،) به عذاب شديدى گرفتارشان خواهيم ساخت؛ اين، در کتاب الهى [= لوح محفوظ] ثبت است.﴿58﴾

وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا﴿59﴾
هيچ چيز مانع ما نبود که اين معجزات (درخواستى بهانه‏جويان) را بفرستيم جز اينکه پيشينيان (که همين درخواستها را داشتند، و با ايشان هماهنگ بودند)، آن را تکذيب کردند؛ (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه داديم؛ (معجزه‏اى) که روشنگر بود؛ اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما معجزات را فقط براى بيم دادن (و اتمام حجت) مى‏فرستيم.﴿59﴾

وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا﴿60﴾
(به ياد آور) زمانى را که به تو گفتيم: «پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد؛ (و از وضعشان کاملاً آگاه است.) و ما آن رؤيايى را که به تو نشان داديم، فقط براى آزمايش مردم بود؛ همچنين شجره ملعونه [= درخت نفرين شده‏] را که در قرآن ذکر کرده‏ايم. ما آنها را بيم داده (و انذار) مى‏کنيم؛ اما جز طغيان عظيم، چيزى بر آنها نمى‏افزايد!»﴿60﴾

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا﴿61﴾
(به ياد آوريد) زمانى را که به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده کنيد!» آنها همگى سجده کردند، جز ابليس که گفت: «آيا براى کسى سجده کنم که او را از خاک آفريده‏اى؟!»﴿61﴾

قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إَلاَّ قَلِيلاً﴿62﴾
(سپس) گفت: «به من بگو، اين کسى را که بر من برترى داده‏اى (به چه دليل بوده است؟) اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز عده کمى، گمراه و ريشه‏کن خواهم ساخت!»﴿62﴾

قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا﴿63﴾
فرمود: «برو! هر کس از آنان از تو تبعيت کند، جهنم کيفر شماست، کيفرى است فراوان!﴿63﴾

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا﴿64﴾
هر کدام از آنها را مى‏توانى با صدايت تحريک کن! و لشکر سواره و پياده‏ات را بر آنها گسيل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى! و آنان را با وعده‏ها سرگرم کن! -ولى شيطان، جز فريب و دروغ، وعده‏اى به آنها نمى‏دهد-﴿64﴾

إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً﴿65﴾
(اما بدان) تو هرگز سلطه‏اى بر بندگان من، نخواهى يافت (و آنها هيچ‏گاه به دام تو گرفتار نمى‏شوند)! همين قدر کافى است که پروردگارت حافظ آنها باشد.»﴿65﴾

رَّبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا﴿66﴾
پروردگارتان کسى است که کشتى را در دريا براى شما به حرکت درمى‏آورد، تا از نعمت او بهره‏مند شويد؛ او نسبت به شما مهربان است.﴿66﴾

وَإِذَا مَسَّكُمُ الْضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الإِنْسَانُ كَفُورًا﴿67﴾
و هنگامى که در دريا ناراحتى به شما برسد، جز او، تمام کسانى را که (براى حل مشکلات خود) مى‏خوانيد، فراموش مى‏کنيد؛ اما هنگامى که شما را به خشکى نجات دهد، روى مى‏گردانيد؛ و انسان، بسيار ناسپاس است!﴿67﴾

أَفَأَمِنتُمْ أَن يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَكُمْ وَكِيلاً﴿68﴾
آيا از اين ايمن هستيد که در خشکى (با يک زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد، يا طوفانى از سنگريزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان کند)، سپس حافظ (و ياورى) براى خود نيابيد؟!﴿68﴾

أَمْ أَمِنتُمْ أَن يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَى فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قَاصِفا مِّنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُم بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعًا﴿69﴾
يا اينکه ايمن هستيد که بار ديگر شما را به دريا بازگرداند، و تندباد کوبنده‏اى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر کفرتان غرق کند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پيدا نکنيد؟!﴿69﴾

وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً﴿70﴾
ما آدميزادگان را گرامى داشتيم؛ و آنها را در خشکى و دريا، (بر مرکبهاى راهوار) حمل کرديم؛ و از انواع روزيهاى پاکيزه به آنان روزى داديم؛ و آنها را بر بسيارى از موجوداتى که خلق کرده‏ايم، برترى بخشيديم.﴿70﴾

يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً﴿71﴾
(به ياد آوريد) روزى را که هر گروهى را با پيشوايشان مى‏خوانيم! کسانى که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) مى‏خوانند؛ و بقدر رشته شکاف هسته خرمايى به آنان ستم نمى‏شود!﴿71﴾

وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً﴿72﴾
اما کسى که در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است!﴿72﴾

وَإِن كَادُواْ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِيلاً﴿73﴾
نزديک بود آنها تو را (با وسوسه‏هاى خود) از آنچه بر تو وحى کرده‏ايم بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى؛ و در آن صورت، تو را به دوستى خود برميگزينند!﴿73﴾

وَلَوْلاَ أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلاً﴿74﴾
و اگر ما تو را ثابت قدم نمى‏ساختيم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودى)، نزديک بود به آنان تمايل کنى.﴿74﴾

إِذاً لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا﴿75﴾
اگر چنين مى‏کردى، ما دو برابر مجازات (مشرکان) در زندگى دنيا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو مى‏چشانديم؛ سپس در برابر ما، ياورى براى خود نمى‏يافتى!﴿75﴾

وَإِن كَادُواْ لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الأَرْضِ لِيُخْرِجوكَ مِنْهَا وَإِذًا لاَّ يَلْبَثُونَ خِلافَكَ إِلاَّ قَلِيلاً﴿76﴾
و نزديک بود (با نيرنگ و توطئه) تو را از اين سرزمين بلغزانند، تا از آن بيرونت کنند! و هرگاه چنين مى‏کردند، (گرفتار مجازات سخت الهى شده،) و پس از تو، جز مدت کمى باقى نمى‏ماندند!﴿76﴾

سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلاً﴿77﴾
اين سنت (ما در مورد) پيامبرانى است که پيش از تو فرستاديم؛ و هرگز براى سنت ما تغيير و دگرگونى نخواهى يافت!﴿77﴾

أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا﴿78﴾
نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريکى شب [= نيمه شب‏] برپا دار؛ و همچنين

دیدگاهتان را بنویسید