متن و ترجمه سوره الرعد | سوره 13 | تعداد آیه : 43

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِيَ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ﴿1﴾
المر، اينها آيات کتاب (آسمانى) است؛ و آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حقّ است؛ ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند!﴿1﴾

اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ﴿2﴾
خدا همان کسى است که آسمانها را، بدون ستونهايى که براى شما ديدنى باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در کف قدرت گرفت)؛ و خورشيد و ماه را مسخّر ساخت، که هر کدام تا زمان معينى حرکت دارند! کارها را او تدبير مى‏کند؛ آيات را (براى شما) تشريح مى‏نمايد؛ شايد به لقاى پروردگارتان يقين پيدا کنيد!﴿2﴾

وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴿3﴾
و او کسى است که زمين را گسترد؛ و در آن کوه‏ها و نهرهايى قرار داد؛ و در آن از تمام ميوه‏ها دو جفت آفريد؛ (پرده سياه) شب را بر روز مى‏پوشاند؛ در اينها آياتى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند!﴿3﴾

وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴿4﴾
و در روى زمين، قطعاتى در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نيز) باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان ميوه گوناگون) که گاه بر يک پايه مى‏رويند و گاه بر دو پايه؛ (و عجيب‏تر آنکه) همه آنها از يک آب سيراب مى‏شوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مى‏دهيم؛ در اينها نشانه‏هايى است براى گروهى که عقل خويش را به کار مى‏گيرند!﴿4﴾

وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا كُنَّا تُرَابًا أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ الأَغْلاَلُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدونَ﴿5﴾
و اگر (از چيزى) تعجب مى‏کنى، عجيب گفتار آنهاست که مى‏گويند: «آيا هنگامى که ما خاک شديم، (بار ديگر زنده مى‏شويم و) به خلقت جديدى بازمى‏گرديم؟!» آنها کسانى هستند که به پروردگارشان کافر شده‏اند؛ و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است؛ و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند!﴿5﴾

وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ﴿6﴾
آنها پيش از حسنه (و رحمت)، از تو تقاضاى شتاب در سيّئه (و عذاب) مى‏کنند؛ با اينکه پيش از آنها بلاهاى عبرت انگيز نازل شده است! و پروردگار تو نسبت به مردم -با اينکه ظلم مى‏کنند- داراى مغفرت است؛ و (در عين حال،) پروردگارت داراى عذاب شديد است!﴿6﴾

وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلآ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴿7﴾
کسانى که کافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه‏اى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيم دهنده‏اى! و براى هر گروهى هدايت کننده‏اى است (؛و اينها همه بهانه است، نه براى جستجوى حقيقت)!﴿7﴾

اللّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ﴿8﴾
خدا از جنين‏هايى که هر (انسان يا حيوان) مادّه‏اى حمل مى‏کند آگاه است؛ و نيز از آنچه رحمها کم مى‏کنند (و پيش از موعد مقرّر مى‏زايند)، و هم از آنچه افزون مى‏کنند (و بعد از موقع ميزايند)؛ و هر چيز نزد او مقدار معينى دارد.﴿8﴾

عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ﴿9﴾
او از غيب و شهود آگاه، و بزرگ و متعالى است!﴿9﴾

سَوَاءٌ مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ﴿10﴾
براى او يکسان است کسانى از شما که پنهانى سخن بگويند، يا آن را آشکار سازند؛ و کسانى که شبانگاه مخفيانه حرکت مى‏کنند، يا در روشنايى روز.﴿10﴾

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ﴿11﴾
براى انسان، مأمورانى است که پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غير حتمى‏] حفظ مى‏کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى که خدا اراده سوئى به قومى (بخاطر اعمالشان) کند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت!﴿11﴾

هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِىءُ السَّحَابَ الثِّقَالَ﴿12﴾
او کسى است که برق را به شما نشان مى‏دهد، که هم مايه ترس است و هم مايه اميد؛ و ابرهاى سنگين‏بار ايجاد مى‏کند!﴿12﴾

وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ﴿13﴾
و رعد، تسبيح و حمد او مى‏گويد؛ و (نيز) فرشتگان از ترس او! و صاعقه‏ها را مى‏فرستد؛ و هر کس را بخواهد گرفتار آن مى‏سازد، (در حالى که آنها با مشاهده اين همه آيات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بى‏انتها (و مجازاتى دردناک) دارد!﴿13﴾

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ﴿14﴾
دعوت حق از آن اوست! و کسانى را که (مشرکان) غير از خدا مى‏خوانند، (هرگز) به دعوت آنها پاسخ نمى‏گويند! آنها همچون کسى هستند که کفهاى (دست) خود را به سوى آب مى‏گشايد تا آب به دهانش برسد، و هرگز نخواهد رسيد! و دعاى کافران، جز در ضلال (و گمراهى) نيست!﴿14﴾

وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ﴿15﴾
تمام کسانى که در آسمانها و زمين هستند -از روى اطاعت يا اکراه- و همچنين سايه‏هايشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مى‏کنند.﴿15﴾

قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴿16﴾
بگو: «چه کسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «اللّه!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيده‏ايد که (حتّى) مالک سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آيا نابينا و بينا يکسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينکه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است؛ و اوست يکتا و پيروز!»﴿16﴾

أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ﴿17﴾
خداوند از آسمان آبى فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه‏اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد؛ سپس سيل بر روى خود کفى حمل کرد؛ و از آنچه (در کوره‏ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى‏کنند نيز کفهايى مانند آن به وجود مى‏آيد -خداوند، حق و باطل را چنين مثل مى‏زند!- امّا کفها به بيرون پرتاب مى‏شوند، ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند [= آب يا فلز خالص ] در زمين مى‏ماند؛ خداوند اينچنين مثال مى‏زند!﴿17﴾

لِلَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴿18﴾
براى آنها که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند، (سرانجام و) نتيجه نيکوتر است؛ و کسانى که دعوت او را اجابت نکردند، (آنچنان در وحشت عذاب الهى فرو مى‏روند، که) اگر تمام آنچه روى زمين است، و همانندش، از آن آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب مى‏دهند! (ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد!)براى آنها حساب بدى است؛ و جايگاهشان جهنم، و چه بد جايگاهى است!﴿18﴾

أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴿19﴾
آيا کسى که مى‏داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسى است که نابيناست؟! تنها صاحبان انديشه متذکّر مى‏شوند…﴿19﴾

الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ﴿20﴾
آنها که به عهد الهى وفا مى‏کنند، و پيمان را نمى‏شکنند…﴿20﴾

وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ﴿21﴾
و آنها که پيوندهايى را که خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار ميدارند؛ و از پروردگارشان مى‏ترسند؛ و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند…﴿21﴾

وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴿22﴾
و آنها که بخاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکيبايى مى‏کنند؛ و نماز را برپا مى‏دارند؛ و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، در پنهان و آشکار، انفاق مى‏کنند؛ و با حسنات، سيئات را از ميان مى‏برند؛ پايان نيک سراى ديگر، از آن آنهاست…﴿22﴾

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ﴿23﴾
(همان) باغهاى جاويدان بهشتى که وارد آن مى‏شوند؛ و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى‏گردند…﴿23﴾

سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ﴿24﴾
(و به آنان مى‏گويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيکوست سرانجام آن سرا(ى جاويدان)!﴿24﴾

وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴿25﴾
آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن مى‏شکنند، و پيوندهايى را که خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى‏کنند، و در روى زمين فساد مى‏نمايند، لعنت براى آنهاست؛ و بدى (و مجازات) سراى آخرت!﴿25﴾

اللّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ﴿26﴾
خدا روزى را براى هر کس بخواهد (و شايسته بداند) وسيع، براى هر کس بخواهد (و مصلحت بداند،) تنگ قرارمى‏دهد؛ ولى آنها [= کافران‏] به زندگى دنيا، شاد (و خوشحال) شدند؛ در حالى که زندگى دنيا در برابر آخرت، متاع ناچيزى است!﴿26﴾

وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ﴿27﴾
کسانى که کافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه)اى از پروردگارش بر او نازل نشده است؟!» بگو: «خداوند هر کس را بخواهد گمراه، و هر کس را که بازگردد، به سوى خودش هدايت مى‏کند! (کمبودى در معجزه‏ها نيست؛ لجاجت آنها مانع است!)»﴿27﴾

الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴿28﴾
آنها کسانى هستند که ايمان آورده‏اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد!﴿28﴾

الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ﴿29﴾
آنها که ايمان آوردند و کارهاى شايسته انجام دادند، پاکيزه‏ترين (زندگى)نصيبشان است؛ و بهترين سرانجامها!﴿29﴾

كَذَلِكَ أَرْسَلْنَاكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ لِّتَتْلُوَ عَلَيْهِمُ الَّذِيَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَهُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابِ﴿30﴾
همان گونه (که پيامبران پيشين را مبعوث کرديم،) تو را به ميان امّتى فرستاديم که پيش از آنها امّتهاى ديگرى آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحى نموده‏ايم بر آنان بخوانى، در حالى که به رحمان [= خداوندى که رحمتش همگان را فراگرفته‏] کفر مى‏ورزند؛ بگو: «او پروردگار من است! معبودى جز او نيست! بر او توکّل کردم؛ و بازگشتم بسوى اوست!»﴿30﴾

وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَن لَّوْ يَشَاءُ اللّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴿31﴾
اگر بوسيل؛ قرآن، کوه‏ها به حرکت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيل؛ آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه کارها در اختيار خداست! آيا آنها که ايمان آورده‏اند نمى‏دانند که اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مى‏کند (امّا هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى کوبنده‏اى بر کافران بخاطر اعمالشان وارد مى‏شود، و يا بنزديکى خانه آنها فرود مى‏آيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد؛ به يقين خداوند در وعد؛ خود تخلّف نمى‏کند!﴿31﴾

وَلَقَدِ اسْتُهْزِىءَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ﴿32﴾
(تنها تو را استهزا نکردند،) پيامبران پيش از تو را نيز مورد استهزا قرار دادند؛ من به کافران مهلت دادم؛ سپس آنها را گرفتم؛ ديدى مجازات من چگونه بود؟!﴿32﴾

أَفَمَنْ هُوَ قَآئِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي الأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكْرُهُمْ وَصُدُّواْ عَنِ السَّبِيلِ وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ﴿33﴾
آيا کسى که بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مى‏بييند (،همچون کسى است که هيچ يک از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند؛ بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مى‏دهيد که از وجود آن در روى زمين بى‏خبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مى‏گوييد؟!» (نه، شريکى براى خدا وجود ندارد؛) بلکه در نظر کافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاکى درون، چنين مى‏پندارند که واقعيتى دارد؛) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‏اند؛ و هر کس را خدا گمراه کند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت!﴿33﴾

لَّهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُم مِّنَ اللّهِ مِن وَاقٍ﴿34﴾
در دنيا، براى آنها عذابى (دردناک) است؛ و عذاب آخرت سخت‏تر است؛ و در برابر (عذاب) خدا، هيچ کس نمى‏تواند آنها را نگه دارد!﴿34﴾

مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ﴿35﴾
توصيف بهشتى که به پرهيزگاران وعده داده شده، (اين است که) نهرهاى آب از زير درختانش جارى است، ميوه آن هميشگى، و سايه‏اش دائمى است؛ اين سرانجام کسانى است که پرهيزگارى پيشه کردند؛ و سرانجام کافران، آتش است!﴿35﴾

وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمِنَ الأَحْزَابِ مَن يُنكِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ وَلا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ﴿36﴾
کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده‏ايم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند؛ و بعضى از احزاب (و گروه‏ها)، قسمتى از آن را انکار مى‏کنند؛ بگو: «من مأمورم که «اللّه» را بپرستم؛ و شريکى براى او قائل نشوم! به سوى او دعوت مى‏کنم؛ و بازگشت من بسوى اوست!»﴿36﴾

وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ﴿37﴾
همان‏گونه (که به پيامبران پيشين کتاب آسمانى داديم،) بر تو نيز اين (قرآن) را بعنوان فرمان روشن و صريحى نازل کرديم؛ و اگر از هوسهاى آنان -بعد از آنکه آگاهى براى تو آمده- پيروى کنى، هيچ کس در برابر خدا، از تو حمايت و جلوگيرى نخواهد کرد.﴿37﴾

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِّن قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ﴿38﴾
ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم؛ و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم؛ و هيچ رسولى نمى‏توانست ا(ز پيش خود) معجزه‏اى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشته‏اى دارد (و براى هر کارى، موعدى مقرّر است)!﴿38﴾

يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴿39﴾
خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى‏کند؛ و «امّ الکتاب» [= لوح محفوظ] نزد اوست!﴿39﴾

وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ﴿40﴾
و اگر پاره‏اى از مجازاتها را که به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم، يا (پيش از فرا رسيدن اين مجازاتها) تو را بميرانيم، در هر حال تو فقط مأمور ابلاغ هستى؛ و حساب (آنها) برماست.﴿40﴾

أَوَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّا نَأْتِي الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللّهُ يَحْكُمُ لاَ مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿41﴾
آيا نديدند که ما پيوسته به سراغ زمين مى‏آييم و از اطراف (و جوانب) آن کم مى‏کنيم؟! (و جامعه‏ها، تمدّنها، و دانشمندان تدريجاً از ميان مى‏روند.) و خداوند حکومت مى‏کند؛ و هيچ کس را ياراى جلوگيرى يا ردّ احکام او نيست؛ و او سريع الحساب است!﴿41﴾

وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ﴿42﴾
پيش از آنان نيز کسانى طرحها و نقشه‏ها کشيدند؛ ولى تمام طرحها و نقشه‏ها از آن خداست! او از کار هر کس آگاه است؛ و بزودى کفّار مى‏دانند سرانجام (نيک و بد) در سراى ديگر از آن کيست!﴿42﴾

وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴿43﴾
آنها که کافر شدند مى‏گويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!»﴿43﴾

دیدگاهتان را بنویسید