بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم﴿1﴾
حم.﴿1﴾
وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ﴿2﴾
سوگند به کتاب مبين (و روشنگر)،﴿2﴾
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴿3﴾
که ما آن را قرآنى فصيح و عربى قرار داديم، شايد شما (آن را) درک کنيد!﴿3﴾
وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴿4﴾
و آن در «امّالکتاب» [= لوح محفوظ] نزد ما بلندپايه و استوار است!﴿4﴾
أَفَنَضْرِبُ عَنكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَن كُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِينَ﴿5﴾
آيا اين ذکر [= قرآن] را از شما بازگيريم بخاطر اينکه قومى اسرافکاريد؟!﴿5﴾
وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ﴿6﴾
چه بسيار پيامبرانى که (براى هدايت) در ميان اقوام پيشين فرستاديم؛﴿6﴾
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون﴿7﴾
ولى هيچ پيامبرى به سوى آنها نمىآمد مگر اينکه او را استهزا مىکردند.﴿7﴾
فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ﴿8﴾
ولى ما کسانى را که نيرومندتر از آنها بودند هلاک کرديم، و داستان پيشينيان گذشت.﴿8﴾
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ﴿9﴾
هر گاه از آنان بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلّماً مىگويند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفريده است»!﴿9﴾
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴿10﴾
همان کسى که زمين را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راههايى آفريد باشد، که هدايت شويد (و به مقصد برسيد)!﴿10﴾
وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ﴿11﴾
همان کسى که از آسمان آبى فرستاد بمقدار معيّن، و بوسيله آن سرزمين مرده را حيات بخشيديم؛ همين گونه (در قيامت از قبرها) شما را خارج مىسازند!﴿11﴾
وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ﴿12﴾
و همان کسى که همه زوجها را آفريد، و براى شما از کشتيها و چهارپايان مرکبهايى قرارداد که بر آن سوار مىشويد،﴿12﴾
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ﴿13﴾
تا بر پشت آنها بخوبى قرار گيريد؛ سپس هنگامى که بر آنها سوار شديد، نعمت پروردگارتان را متذکّر شويد و بگوييد: «پاک و منزّه است کسى که اين را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم؛﴿13﴾
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ﴿14﴾
و ما به سوى پروردگارمان بازمىگرديم!»﴿14﴾
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ﴿15﴾
آنها براى خداوند از ميان بندگانش جزئى قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند)؛ انسان کفرانکننده آشکارى است!﴿15﴾
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِينَ﴿16﴾
آيا از ميان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب کرده و پسران را براى شما برگزيده است؟!﴿16﴾
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ﴿17﴾
در حالى که هرگاه يکى از آنها را به همان چيزى که براى خداوند رحمان شبيه قرار داده [= به تولّد دختر] بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سياه مىشود و خشمگين مىگردد!﴿17﴾
أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ﴿18﴾
آيا کسى را که در لابلاى زينتها پرورش مىيابد و به هنگام جدال قادر به تبيين مقصود خود نيست (فرزند خدا مىخوانيد)؟!﴿18﴾
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ﴿19﴾
آنها فرشتگان را که بندگان خداوند رحمانند مؤنّث پنداشتند؛ آيا شاهد آفرينش آنها بوده اند؟! گواهى آنان نوشته مىشود و (از آن) بازخواست خواهند شد!﴿19﴾
وَقَالُوا لَوْ شَاء الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴿20﴾
آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان مىخواست ما آنها را پرستش نمىکرديم!» ولى به اين امر هيچ گونه علم و يقين ندارند و جز دروغ چيزى نمىگويند!﴿20﴾
أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ﴿21﴾
يا اينکه ما کتابى پيش از اين به آنان دادهايم و آنها به آن تمسّک مىجويند؟!﴿21﴾
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ﴿22﴾
بلکه آنها مىگويند: «ما نياکان خود را بر آئينى يافتيم، و ما نيز به پيروى آنان هدايت يافتهايم.»﴿22﴾
وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ﴿23﴾
و اينگونه در هيچ شهر و ديارى پيش از تو پيامبر انذارکنندهاى نفرستاديم مگر اينکه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: «ما پدران خود را بر آئينى يافتيم و به آثار آنان اقتدا مىکنيم.»﴿23﴾
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ﴿24﴾
(پيامبرشان) گفت: «آيا اگر من آيينى هدايتبخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم (باز هم انکار مىکنيد)؟!» گفتند: «(آرى،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهايد کافريم!»﴿24﴾
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴿25﴾
به همين جهت از آنها انتقام گرفتيم؛ بنگر پايان کار تکذيبکنندگان چگونه بود!﴿25﴾
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ﴿26﴾
و به خاطر بياور هنگامى را که ابراهيم به پدرش [= عمويش آزر] و قومش گفت: «من از آنچه شما مىپرستيد بيزارم.﴿26﴾
إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ﴿27﴾
مگر آن کسى که مرا آفريده، که او هدايتم خواهد کرد!»﴿27﴾
وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴿28﴾
او کلمه توحيد را کلمه پايندهاى در نسلهاى بعد از خود قرار داد، شايد به سوى خدا باز گردند!﴿28﴾
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى جَاءهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِينٌ﴿29﴾
ولى من اين گروه و پدرانشان را از مواهب دنيا بهرهمند ساختم تا حق و فرستاده آشکار (الهى) به سراغشان آمد؛﴿29﴾
وَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ﴿30﴾
هنگامى که حق به سراغشان آمد؛ گفتند: «اين سحر است، و ما نسبت به آن کافريم»!﴿30﴾
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ﴿31﴾
و گفتند: «چرا اين قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از اين دو شهر (مکه و طائف) ناز ل نشده است؟!»﴿31﴾
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ﴿32﴾
آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مىکنند؟! ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميانشان تقسيم کرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم تا يکديگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمايند)؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمعآورى مىکنند بهتر است!﴿32﴾
وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ﴿33﴾
اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادى) سبب نمىشد که همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى کسانى که به (خداوند) رحمان کافر مىشدند خانههايى قرار مىداديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى که از آن بالا روند،﴿33﴾
وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِؤُونَ﴿34﴾
و براى خانههايشان درها و تختهايى (زيبا و نقرهاى) قرار مىداديم که بر آن تکيه کنند؛﴿34﴾
وَزُخْرُفًا وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ﴿35﴾
و انواع زيورها؛ ولى تمام اينها بهره زندگى دنياست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است!﴿35﴾
وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ﴿36﴾
و هر کس از ياد خدا روىگردان شود شيطان را به سراغ او ميفرستيم پس همواره قرين اوست!﴿36﴾
وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴿37﴾
و آنها [= شياطين] اين گروه را از راه خدا بازمىدارند، در حالى که گمان مىکنند هدايتيافتگان حقيقى آنها هستند!﴿37﴾
حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ﴿38﴾
تا زمانى که (در قيامت) نزد ما حاضر شود مىگويد: اى کاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى!﴿38﴾
وَلَن يَنفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ﴿39﴾
(ولى به آنها مىگوييم:) هرگز اين گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا که ظلم کرديد؛ و همه در عذاب مشترکيد!﴿39﴾
أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَن كَانَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿40﴾
(اى پيامبر!) آيا تو مىتوانى سخن خود را به گوش کران برسانى، يا کوران و کسانى را که در گمراهى آشکارى هستند هدايت کنى؟!﴿40﴾
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ﴿41﴾
و هرگاه تو را از ميان آنها ببريم، حتماً از آنان انتقام خواهيم گرفت؛﴿41﴾
أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِم مُّقْتَدِرُونَ﴿42﴾
يا اگر (زنده بمانى و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده دادهايم به تو نشان دهيم، باز ما بر آنها مسلّطيم!﴿42﴾
فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿43﴾
آنچه را بر تو وحى شده محکم بگير که تو بر صراط مستقيمى.﴿43﴾
وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ﴿44﴾
و اين مايه يادآورى (و عظمت) تو و قوم تو است و بزودى سؤال خواهيد شد.﴿44﴾
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ﴿45﴾
از رسولانى که پيش از تو فرستاديم بپرس: آيا غير از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش قرار داديم؟!﴿45﴾
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴿46﴾
ما موسى را با آيات خود به سوى فرعون و درباريان او فرستاديم؛ (موسى به آنها) گفت: «من فرستاده پروردگار جهانيانم»﴿46﴾
فَلَمَّا جَاءهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ﴿47﴾
ولى هنگامى که او آيات ما را براى آنها آورد، به آن مىخنديدند!﴿47﴾
وَمَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴿48﴾
ما هيچ آيه (و معجزهاى) به آنان نشان نمىداديم مگر اينکه از ديگرى بزرگتر (و مهمتر) بود؛ و آنها را به (انواع) عذاب گرفتار کرديم شايد بازگردند!﴿48﴾
وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ﴿49﴾
(وقتى گرفتار بلا مىشدند مى)گفتند: «اى ساحر! پروردگارت را به عهدى که با تو کرده بخوان (تا ما را از اين بلا برهاند) که ما هدايت خواهيم يافت (و ايمان مىآوريم)!»﴿49﴾
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ﴿50﴾
امّا هنگامى که عذاب را از آنها برطرف مىساختيم پيمان خود را مىشکستند!﴿50﴾
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ﴿51﴾
فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آيا حکومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ آيا نمىبينيد؟﴿51﴾
أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ﴿52﴾
مگر نه اين است که من از اين مردى که از خانواده و طبقه پستى است و هرگز نمىتواند فصيح سخن بگويد برترم؟﴿52﴾
فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ﴿53﴾
(اگر راست مىگويد) چرا دستبندهاى طلا به او داده نشده، يا اينکه چرا فرشتگان دوشادوش او نيامدهاند (تا گفتارش را تأييد کنند)؟!﴿53﴾
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ﴿54﴾
(فرعون) قوم خود را سبک شمرد، در نتيجه از او اطاعت کردند؛ آنان قومى فاسق بودند!﴿54﴾
فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ﴿55﴾
امّا هنگامى که ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتيم و همه را غرق کرديم.﴿55﴾
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ﴿56﴾
و آنها را پيشگامان (در عذاب) و عبرتى براى ديگران قرار داديم.﴿56﴾
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ﴿57﴾
و هنگامى که درباره فرزند مريم مثلى زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فرياد راه انداختند.﴿57﴾
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ﴿58﴾
و گفتند: «آيا خدايان ما بهترند يا او [= مسيح]؟! (اگر معبودان ما در دوزخند، مسيح نيز در دوزخ است، چرا که معبود واقع شده)!» ولى آنها اين مثل را جز از طريق جدال (و لجاج) براى تو نزدند؛ آنان گروهى کينهتوز و پرخاشگرند!﴿58﴾
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ﴿59﴾
مسيح فقط بندهاى بود که ما نعمت به او بخشيديم و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائيل قرار داديم.﴿59﴾
وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ﴿60﴾
و هرگاه بخواهيم به جاى شما در زمين فرشتگانى قرار مىدهيم که جانشين (شما) گردند!﴿60﴾
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ﴿61﴾
و او [= مسيح] سبب آگاهى بر روز قيامت است. (زيرا نزول عيسى گواه نزديکى رستاخيز است)؛ هرگز در آن ترديد نکنيد؛ و از من پيروى کنيد که اين راه مستقيم است!﴿61﴾
وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴿62﴾
و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، که او دشمن آشکار شماست!﴿62﴾
وَلَمَّا جَاء عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴿63﴾
و هنگامى که عيسى دلايل روشن (براى آنها) آورد گفت: «من براى شما حکمت آوردهام، و آمدهام تا برخى از آنچه را که در آن اختلاف داريد روشن کنم؛ پس تقواى الهى پيشه کنيد و از من اطاعت نماييد!﴿63﴾
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ﴿64﴾
خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ (تنها) او را پرستش کنيد که راه راست همين است!»﴿64﴾
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ﴿65﴾
ولى گروههايى از ميان آنها (درباره مسيح) اختلاف کردند (و بعضى او را خدا پنداشتند)؛ واى بر کسانى که ستم کردند از عذاب روزى دردناک!﴿65﴾
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴿66﴾
آيا جز اين انتظار دارند که قيامت ناگهان به سراغشان آيد در حالى که نمىفهمند؟﴿66﴾
الْأَخِلَّاء يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ﴿67﴾
دوستان در آن روز دشمن يکديگرند، مگر پرهيزگاران!﴿67﴾
يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ﴿68﴾
اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگين مىشويد!﴿68﴾
الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ﴿69﴾
همان کسانى که به آيات ما ايمان آوردند و تسليم بودند.﴿69﴾
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ﴿70﴾
(به آنها خطاب مىشود:) شما و همسرانتان در نهايت شادمانى وارد بهشت شويد!﴿70﴾
يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿71﴾
(اين در حالى است که) ظرفها(ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مىگردانند؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها مىخواهد و چشمها از آن لذت مىبرد موجود است؛ و شما هميشه در آن خواهيد ماند!﴿71﴾
وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿72﴾
اين بهشتى است که شما وارث آن مىشويد بخاطر اعمالى که انجام مىداديد!﴿72﴾
لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ﴿73﴾
و در آن براى شما ميوههاى فراوان است که از آن مىخوريد.﴿73﴾
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ﴿74﴾
(ولى) مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه مىمانند.﴿74﴾
لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ﴿75﴾
هرگز عذاب آنان تخفيف نمىيابد، و در آنجا از همه چيز مأيوسند.﴿75﴾
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ﴿76﴾
ما به آنها ستم نکرديم، آنان خود ستمکار بودند!﴿76﴾
وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ﴿77﴾
آنها فرياد مىکشند: «اى مالک دوزخ! (اى کاش) پروردگارت ما را بميراند (تا آسوده شويم)!» مىگويد: «شما در اين جا ماندنى هستيد!»﴿77﴾
لَقَدْ جِئْنَاكُم بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ﴿78﴾
ما حق را براى شما آورديم؛ ولى بيشتر شما از حق کراهت داشتيد!﴿78﴾
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ﴿79﴾
بلکه آنها تصميم محکم بر توطئه گرفتند؛ ما نيز اراده محکمى (درباره آنها) داريم!﴿79﴾
أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ﴿80﴾
آيا آنان مىپندارند که ما اسرار نهانى و سخنان درگوشى آنان را نمىشنويم؟ آرى، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و مىنويسند!﴿80﴾
قُلْ إِن كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ﴿81﴾
بگو: «اگر براى خداوند فرزندى بود، من نخستين پرستنده او بودم!»﴿81﴾
سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ﴿82﴾
منزه است پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار عرش، از توصيفى که آنها مىکنند!﴿82﴾
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ﴿83﴾
آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطهور باشند و سرگرم بازى شوند تا روزى را که به آنها وعده داده شده است ملاقات کنند (و نتيجه کار خود را ببينند)!﴿83﴾
وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاء إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ﴿84﴾
او کسى است که در آسمان معبود است و در زمين معبود؛ و او حکيم و عليم است!﴿84﴾
وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿85﴾
پر برکت و پايدار است کسى که حکومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است از آن اوست؛ و آگاهى از قيام قيامت نزد اوست و به سوى او بازگردانده مىشويد!﴿85﴾
وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿86﴾
کسانى را که غير از او مىخوانند قادر بر شفاعت نيستند؛ مگر آنها که شهادت به حق دادهاند و بخوبى آگاهند!﴿86﴾
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ﴿87﴾
و اگر از آنها بپرسى چه کسى آنان را آفريده، قطعاً مىگويند: خدا؛ پس چگونه از عبادت او منحرف مىشوند؟!﴿87﴾
وَقِيلِهِ يَارَبِّ إِنَّ هَؤُلَاء قَوْمٌ لَّا يُؤْمِنُونَ﴿88﴾
آنها چگونه از شکايت پيامبر که مىگويد: «پروردگارا! اينها قومى هستند که ايمان نمى آورند» (غافل مىشوند؟!)﴿88﴾
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴿89﴾
پس (اکنون که چنين است) از آنان روى برگردان و بگو: «سلام بر شما»، امّا بزودى خواهند دانست!﴿89﴾