بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا﴿1﴾
سوگند به (فرشتگان) صفکشيده (و منظّم)﴿1﴾
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا﴿2﴾
و به نهىکنندگان و (بازدارندگان)﴿2﴾
فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا﴿3﴾
و تلاوتکنندگان پياپى آيات الهى…﴿3﴾
إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ﴿4﴾
که معبود شما يگانه است؛﴿4﴾
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ﴿5﴾
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها!﴿5﴾
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ﴿6﴾
ما آسمان نزديک [= پايين] را با ستارگان آراستيم،﴿6﴾
وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ﴿7﴾
تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ کنيم!﴿7﴾
لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ﴿8﴾
آنها نمىتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنين کنند) از هر سو هدف قرارمىگيرند!﴿8﴾
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ﴿9﴾
آنها به شدّت به عقب رانده مىشوند؛ و براى آنان مجازاتى دائم است!﴿9﴾
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ﴿10﴾
مگر آنها که در لحظهاى کوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مىکند!﴿10﴾
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ﴿11﴾
از آنان بپرس: «آيا آفرينش (و معاد) آنان سختتر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين)؟! ما آنان را از گل چسبندهاى آفريديم!﴿11﴾
بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ﴿12﴾
تو از انکارشان تعجّب مىکنى، ولى آنها مسخره مىکنند!﴿12﴾
وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ﴿13﴾
و هنگامى که به آنان تذکّر داده شود، هرگز متذکّر نمىشوند!﴿13﴾
وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ﴿14﴾
و هنگامى که معجزهاى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مىکنند!﴿14﴾
وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ﴿15﴾
و مىگويند: «اين فقط سحرى آشکار است!﴿15﴾
أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ﴿16﴾
آيا هنگامى که ما مُرديم و به خاک و استخوان مبدّل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!﴿16﴾
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ﴿17﴾
يا پدران نخستين ما (بازمىگردند)؟!»﴿17﴾
قُلْ نَعَمْ وَأَنتُمْ دَاخِرُونَ﴿18﴾
بگو: «آرى، همه شما زنده مىشويد در حالى که خوار و کوچک خواهيد بود!﴿18﴾
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ﴿19﴾
تنها يک صيحه عظيم واقع مىشود، ناگهان همه (از قبرها برمىخيزند و) نگاه مىکنند!﴿19﴾
وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْمُ الدِّينِ﴿20﴾
و مىگويند: «اى واى بر ما، اين روز جزاست!»﴿20﴾
هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ﴿21﴾
(آرى) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است که شما آن را تکذيب مىکرديد!﴿21﴾
احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ﴿22﴾
(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مىشود:) ظالمان و همرديفانشان و آنچه را مىپرستيدند…﴿22﴾
مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ﴿23﴾
(آرى آنچه را) جز خدا مىپرستيدند جمع کنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان کنيد!﴿23﴾
وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ﴿24﴾
آنها را نگهداريد که بايد بازپرسى شوند!﴿24﴾
مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ﴿25﴾
شما را چه شده که از هم يارى نمىطلبيد؟!﴿25﴾
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ﴿26﴾
ولى آنان در آن روز تسليم قدرت خداوندند!﴿26﴾
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ﴿27﴾
(و در اين حال) رو به يکديگر کرده و از هم مىپرسند…﴿27﴾
قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ﴿28﴾
گروهى (مىگويند: «شما رهبران گمراهى بوديد که به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيکى وارد شديد امّا جز فريب چيزى در کارتان نبود)!»﴿28﴾
قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴿29﴾
(آنها در جواب) مىگويند: «شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟!﴿29﴾
وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ كُنتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ﴿30﴾
ما هيچ گونه سلطهاى بر شما نداشتيم، بلکه شما خود قومى طغيانگر بوديد!﴿30﴾
فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ﴿31﴾
اکنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلّم شده، و همگى از عذاب او مىچشيم!﴿31﴾
فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ﴿32﴾
ما شما را گمراه کرديم، همان گونه که خود گمراه بوديم!﴿32﴾
فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ﴿33﴾
(آرى) همه آنها [= پيشوايان و پيروان گمراه] در آن روز در عذاب الهى مشترکند!﴿33﴾
إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ﴿34﴾
ما اين گونه با مجرمان رفتار مىکنيم!﴿34﴾
إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ﴿35﴾
چرا که وقتى به آنها گفته مىشد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تکبّر و سرکشى مىکردند…﴿35﴾
وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ﴿36﴾
و پيوسته مىگفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها کنيم؟!»﴿36﴾
بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ﴿37﴾
چنين نيست، او حقّ را آورده و پيامبران پيشين را تصديق کرده است!﴿37﴾
إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ﴿38﴾
اما شما (مستکبران کوردل) بطور مسلّم عذاب دردناک (الهى) را خواهيد چشيد!﴿38﴾
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿39﴾
و جز به آنچه انجام مىداديد کيفر داده نمىشويد،﴿39﴾
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ﴿40﴾
جز بندگان مخلص خدا (که از اين کيفرها برکنارند)!﴿40﴾
أُوْلَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ﴿41﴾
براى آنان [= بندگان مخلص] روزى معيّن و ويژهاى است،﴿41﴾
فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ﴿42﴾
ميوهها(ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مىشوند…﴿42﴾
فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴿43﴾
در باغهاى پر نعمت بهشت؛﴿43﴾
عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ﴿44﴾
در حالى که بر تختها رو به روى يکديگر تکيه زدهاند،﴿44﴾
يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِن مَّعِينٍ﴿45﴾
و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مىگردانند؛﴿45﴾
بَيْضَاء لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ﴿46﴾
شرابى سفيد و درخشنده، و لذّتبخش براى نوشندگان؛﴿46﴾
لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ﴿47﴾
شرابى که نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مىشوند!﴿47﴾
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ﴿48﴾
و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است که جز به شوهران خود عشق نمىورزند.﴿48﴾
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ﴿49﴾
گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخممرغهايى هستند که (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نکرده است)!﴿49﴾
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ﴿50﴾
(در حالى که آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر کرده مىپرسند…﴿50﴾
قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ﴿51﴾
کسى از آنها مىگويد: «من همنشينى داشتم…﴿51﴾
يَقُولُ أَئِنَّكَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِينَ﴿52﴾
که پيوسته مىگفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور کردهاى…﴿52﴾
أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِينُونَ﴿53﴾
که وقتى ما مُرديم و به خاک و استخوان مبدّل شديم، (بار ديگر) زنده مىشويم و جزا داده خواهيم شد؟!»﴿53﴾
قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ﴿54﴾
(سپس) مىگويد: «آيا شما مىتوانيد از او خبرى بگيريد؟»﴿54﴾
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاء الْجَحِيمِ﴿55﴾
اينجاست که نگاهى مىکند، ناگهان او را در ميان دوزخ مىبيند.﴿55﴾
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ﴿56﴾
مىگويد: «به خدا سوگند نزديک بود مرا (نيز) به هلاکت بکشانى!﴿56﴾
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ﴿57﴾
و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم!﴿57﴾
أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ﴿58﴾
(سپس به ياران خود مىگويد: اى دوستان!) آيا ما هرگز نمىميريم (و در بهشت جاودانه خواهيم بود)،﴿58﴾
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ﴿59﴾
و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.﴿59﴾
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿60﴾
راستى اين همان پيروزى بزرگ است!﴿60﴾
لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ﴿61﴾
آرى، براى مثل اين، بايد عملکنندگان عمل کنند!﴿61﴾
أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ﴿62﴾
آيا اين (نعمتهاى جاويدان بهشتى) بهتر است يا درخت (نفرتانگيز) زقّوم؟!﴿62﴾
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ﴿63﴾
ما آن را مايه درد و رنج ظالمان قرار داديم!﴿63﴾
إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ﴿64﴾
آن درختى است که از قعر جهنّم مىرويد!﴿64﴾
طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّيَاطِينِ﴿65﴾
شکوفه آن مانند سرهاى شياطين است!﴿65﴾
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ﴿66﴾
آنها [= مجرمان] از آن مىخورند و شکمها را از آن پر مىکنند!﴿66﴾
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِيمٍ﴿67﴾
سپس روى آن آب داغ متعفّنى مىنوشند!﴿67﴾
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ﴿68﴾
سپس بازگشت آنها به سوى جهنّم است!﴿68﴾
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءهُمْ ضَالِّينَ﴿69﴾
چرا که آنها پدران خود را گمراه يافتند،﴿69﴾
فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ﴿70﴾
با اين حال به سرعت بدنبال آنان کشانده مىشوند!﴿70﴾
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ﴿71﴾
و قبل از آنها بيشتر پيشينيان (نيز) گمراه شدند!﴿71﴾
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ﴿72﴾
ما در ميان آنها انذارکنندگانى فرستاديم،﴿72﴾
فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ﴿73﴾
ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!﴿73﴾
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ﴿74﴾
مگر بندگان مخلص خدا!﴿74﴾
وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ﴿75﴾
و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت کرديم)؛ و چه خوب اجابت کنندهاى هستيم!﴿75﴾
وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ﴿76﴾
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم،﴿76﴾
وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمْ الْبَاقِينَ﴿77﴾
و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم،﴿77﴾
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ﴿78﴾
و نام نيک او را در ميان امّتهاى بعد باقى نهاديم.﴿78﴾
سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ﴿79﴾
سلام بر نوح در ميان جهانيان باد!﴿79﴾
إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿80﴾
ما اين گونه نيکوکاران را پاداش مىدهيم!﴿80﴾
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ﴿81﴾
چرا که او از بندگان باايمان ما بود!﴿81﴾
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ﴿82﴾
سپس ديگران [= دشمنان او] را غرق کرديم!﴿82﴾
وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ﴿83﴾
و از پيروان او ابراهيم بود؛﴿83﴾
إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴿84﴾
(به خاطر بياور) هنگامى را که با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد؛﴿84﴾
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ﴿85﴾
هنگامى که به پدر و قومش گفت: «اينها چيست که مىپرستيد؟!﴿85﴾
أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ﴿86﴾
آيا غير از خدا به سراغ اين معبودان دروغين مىرويد؟!﴿86﴾
فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴿87﴾
شما درباره پروردگار عالميان چه گمان مىبريد؟!﴿87﴾
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ﴿88﴾
(سپس) نگاهى به ستارگان افکند…﴿88﴾
فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ﴿89﴾
و گفت: «من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نمىآيم)!»﴿89﴾
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ﴿90﴾
آنها از او روى برتافته و به او پشت کردند (و بسرعت دور شدند.)﴿90﴾
فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ﴿91﴾
(او وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهى به معبودانشان کرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از اين غذاها) نمىخوريد؟!﴿91﴾
مَا لَكُمْ لَا تَنطِقُونَ﴿92﴾
(اصلاً) چرا سخن نمىگوييد؟!»﴿92﴾
فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ﴿93﴾
سپس بسوى آنها رفت و ضربهاى محکم با دست راست بر پيکر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شکست).﴿93﴾
فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ﴿94﴾
آنها با سرعت به او روى آوردند.﴿94﴾
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ﴿95﴾
گفت: «آيا چيزى را مىپرستيد که با دست خود مىتراشيد؟!﴿95﴾
وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴿96﴾
با اينکه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى که مىسازيد!»﴿96﴾
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ﴿97﴾
(بتپرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنّمى از آتش بيفکنيد!»﴿97﴾
فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ﴿98﴾
آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختيم!﴿98﴾
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ﴿99﴾
(او از اين مهلکه بسلامت بيرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مىروم، او مرا هدايت خواهد کرد!﴿99﴾
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ﴿100﴾
پروردگارا! به من از صالحان [= فرزندان صالح] ببخش!»﴿100﴾
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ﴿101﴾
ما او [= ابراهيم] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم!﴿101﴾
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ﴿102﴾
هنگامى که با او به مقام سعى و کوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم که تو را ذبح مىکنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!»﴿102﴾
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ﴿103﴾
هنگامى که هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاک نهاد…﴿103﴾
وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ﴿104﴾
او را ندا داديم که: «اى ابراهيم!﴿104﴾
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿105﴾
آن رؤيا را تحقق بخشيدى (و به مأموريت خود عمل کردى)!» ما اين گونه، نيکوکاران را جزا مىدهيم!﴿105﴾
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاء الْمُبِينُ﴿106﴾
اين مسلّماً همان امتحان آشکار است!﴿106﴾
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ﴿107﴾
ما ذبح عظيمى را فداى او کرديم،﴿107﴾
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ﴿108﴾
و نام نيک او را در امّتهاى بعد باقى نهاديم!﴿108﴾
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ﴿109﴾
سلام بر ابراهيم!﴿109﴾
كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿110﴾
اين گونه نيکوکاران را پاداش مىدهيم!﴿110﴾
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ﴿111﴾
او از بندگان باايمان ما است!﴿111﴾
وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ﴿112﴾
ما او را به اسحاق -پيامبرى از شايستگان- بشارت داديم!﴿112﴾
وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ﴿113﴾
ما به او و اسحاق برکت داديم؛ و از دودمان آن دو، افرادى بودند نيکوکار و افرادى آشکارا به خود ستم کردند!﴿113﴾
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ﴿114﴾
ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم!﴿114﴾
وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ﴿115﴾
و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم!﴿115﴾
وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ﴿116﴾
و آنها را يارى کرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند!﴿116﴾
وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ﴿117﴾
ما به آن دو، کتاب روشنگر داديم،﴿117﴾
وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴿118﴾
و آن دو را به راه راست هدايت نموديم!﴿118﴾
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي الْآخِرِينَ﴿119﴾
و نام نيکشان را در اقوام بعد باقى گذارديم!﴿119﴾
سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ﴿120﴾
سلام بر موسى و هارون!﴿120﴾
إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿121﴾
ما اين گونه نيکوکاران را پاداش مىدهيم!﴿121﴾
إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ﴿122﴾
آن دو از بندگان مؤمن ما بودند!﴿122﴾
وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنْ الْمُرْسَلِينَ﴿123﴾
و الياس از رسولان (ما) بود!﴿123﴾
إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ﴿124﴾
به خاطر بياور هنگامى را که به قومش گفت: «آيا تقوا پيشه نمىکنيد؟!﴿124﴾
أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ﴿125﴾
آيا بت «بعل» را مىخوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مىسازيد؟!﴿125﴾
وَاللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ﴿126﴾
خدايى که پروردگار شما و پروردگار نياکان شماست!»﴿126﴾
فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴿127﴾
امّا آنها او را تکذيب کردند؛ ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مىشوند!﴿127﴾
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ﴿128﴾
مگر بندگان مخلص خدا!﴿128﴾
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ﴿129﴾
ما نام نيک او را در ميان امّتهاى بعد باقى گذارديم!﴿129﴾
سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ﴿130﴾
سلام بر الياسين!﴿130﴾
إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿131﴾
ما اين گونه نيکوکاران را پاداش مىدهيم!﴿131﴾
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ﴿132﴾
او از بندگان مؤمن ما است!﴿132﴾
وَإِنَّ لُو