متن و ترجمه سوره الفرقان | سوره 25 | تعداد آیه : 77

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا﴿1﴾
زوال ناپذير و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده‏اش نازل کرد تا بيم‏دهنده جهانيان باشد.﴿1﴾

الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا﴿2﴾
خداوندى که حکومت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نکرد، و همتايى در حکومت و مالکيّت ندارد، و همه چيز را آفريد، و به دقّت اندازه‏گيرى نمود!﴿2﴾

وَاتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا﴿3﴾
آنان غير از خداوند معبودانى براى خود برگزيدند؛ معبودانى که چيزى را نمى‏آفرينند، بلکه خودشان مخلوقند، و مالک زيان و سود خويش نيستند، و نه مالک مرگ و حيات و رستاخيز خويشند.﴿3﴾

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا﴿4﴾
و کافران گفتند: «اين فقط دروغى است که او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين کار يارى داده‏اند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتکب شدند.﴿4﴾

وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴿5﴾
و گفتند: «اين همان افسانه‏هاى پيشينيان است که وى آن را رونويس کرده، و هر صبح و شام بر او املا مى‏شود.»﴿5﴾

قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا﴿6﴾
بگو: «کسى آن را نازل کرده که اسرار آسمانها و زمين را مى‏داند؛ او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»﴿6﴾

وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا﴿7﴾
و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده که همراه وى مردم را انذار کند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟!﴿7﴾

أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا﴿8﴾
يا گنجى (از آسمان) براى او فرستاده شود، يا باغى داشته باشد که از (ميوه) آن بخورد (و امرار معاش کند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردى مجنون پيروى مى‏کنيد!»﴿8﴾

انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا﴿9﴾
ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، آن گونه که قدرت پيدا کردن راه را ندارند!﴿9﴾

تَبَارَكَ الَّذِي إِن شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِّن ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَل لَّكَ قُصُورًا﴿10﴾
زوال ناپذير و بزرگ است خدايى که اگر بخواهد براى تو بهتر از اين قرار مى‏دهد: باغهايى که نهرها از زير درختانش جارى است، و (اگر بخواهد) براى تو کاخهايى مجلّل قرارمى‏دهد.﴿10﴾

بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا﴿11﴾
(اينها همه بهانه است) بلکه آنان قيامت را تکذيب کرده‏اند؛ و ما براى کسى که قيامت را تکذيب کند، آتشى شعله‏ور و سوزان فراهم کرده‏ايم!﴿11﴾

إِذَا رَأَتْهُم مِّن مَّكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا﴿12﴾
هنگامى که اين آتش آنان را از مکانى دور ببيند، صداى وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس‏زدن شديد همراه است مى‏شنوند.﴿12﴾

وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا﴿13﴾
و هنگامى که در جاى تنگ و محدودى از آن افکنده شوند در حالى که در غل و زنجيرند، فرياد واويلاى آنان بلند مى‏شود!﴿13﴾

لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا﴿14﴾
(به آنان گفته مى‏شود:) امروز يک بار واويلا نگوييد، بلکه بسيار واويلا بگوييد!﴿14﴾

قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِيرًا﴿15﴾
(اى پيامبر!) بگو: «آيا اين بهتر است يا بهشت جاويدانى که به پرهيزگاران وعده داده شده؟! بهشتى که پاداش اعمال آنها، و قرارگاهشان است.»﴿15﴾

لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْؤُولًا﴿16﴾
هر چه بخواهند در آنجا برايشان فراهم است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ اين وعده‏اى است مسلّم که پروردگارت بر عهده گرفته است!﴿16﴾

وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ﴿17﴾
(به خاطر بياور) روزى را که همه آنان و معبودهايى را که غير از خدا مى‏پرستند جمع مى‏کند، آنگاه به آنها مى‏گويد: «آيا شما اين بندگان مرا گمراه کرديد يا خود آنان راه را گم کردند؟!»﴿17﴾

قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا﴿18﴾
(در پاسخ) مى‏گويند: «منزّهى تو! براى ما شايسته نبود که غير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينکه (به جاى شکر نعمت) ياد تو را فراموش کردند و تباه و هلاک شدند.»﴿18﴾

فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا﴿19﴾
(خداوند به آنان مى‏گويد: ببينيد) اين معبودان، شما را در آنچه مى‏گوييد تکذيب کردند! اکنون نمى‏توانيد عذاب الهى را برطرف بسازيد، يا از کسى يارى بطلبيد! و هر کس از شما ستم کند، عذاب شديدى به او مى‏چشانيم!﴿19﴾

وَما أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا﴿20﴾
ما هيچ يک از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينکه غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند؛ و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرارداديم، آيا صبر و شکيبايى مى‏کنيد (و از عهده امتحان برمى‏آييد)؟! و پروردگار تو همواره بصير و بينا بوده است.﴿20﴾

وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا﴿21﴾
و کسانى که اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انکار مى‏کنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى‏بينيم؟!» آنها درباره خود تکبّر ورزيدند و طغيان بزرگى کردند!﴿21﴾

يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِّلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْرًا مَّحْجُورًا﴿22﴾
(آنها به آرزوى خود مى‏رسند،) امّا روزى که فرشتگان را مى‏بينند، روز بشارت براى مجرمان نخواهد بود (بلکه روز مجازات و کيفر آنان است)! و مى‏گويند: «ما را امان دهيد، ما را معاف داريد!» (امّا سودى ندارد!)﴿22﴾

وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَّنثُورًا﴿23﴾
و ما به سراغ اعمالى که انجام داده‏اند مى‏رويم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار مى‏دهيم!﴿23﴾

أَصْحَابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُّسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِيلًا﴿24﴾
بهشتيان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نيکوتر است!﴿24﴾

وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنزِيلًا﴿25﴾
و (بخاطر آور) روزى را که آسمان با ابرها شکافته مى‏شود، و فرشتگان نازل مى‏گردند.﴿25﴾

الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا﴿26﴾
حکومت در آن روز از آن خداوند رحمان است؛ و آن روز، روز سختى براى کافران خواهد بود!﴿26﴾

وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا﴿27﴾
و (به خاطر آور) روزى را که ستمکار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گويد: «اى کاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم!﴿27﴾

يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا﴿28﴾
اى واى بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!﴿28﴾

لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا﴿29﴾
او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خوارکنند* انسان بوده است!﴿29﴾

وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا﴿30﴾
و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند».﴿30﴾

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا﴿31﴾
(آرى،) اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از مجرمان قرار داديم؛ امّا (براى تو) همين بس که پروردگارت هادى و ياور (تو) باشد!﴿31﴾

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا﴿32﴾
و کافران گفتند: «چرا قرآن يکجا بر او نازل نمى‏شود؟!» اين بخاطر آن است که قلب تو را بوسيله آن محکم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم.﴿32﴾

وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا﴿33﴾
آنان هيچ مثلى براى تو نمى‏آورند مگر اينکه ما حق را براى تو مى‏آوريم، و تفسيرى بهتر (و پاسخى دندان شکن که در برابر آن ناتوان شوند)!﴿33﴾

الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُوْلَئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا﴿34﴾
(تو گمراه نيستى،) آنان که بر صورتهايشان بسوى جهنم محشور مى‏شوند، بدترين محل را دارند و گمراه‏ترين افرادند!﴿34﴾

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا﴿35﴾
و ما به موسى کتاب (آسمانى) داديم؛ و برادرش هارون را ياور او قرار داديم؛﴿35﴾

فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيرًا﴿36﴾
و گفتيم: «به سوى اين قوم که آيات ما را تکذيب کردند برويد!» (امّا آن مردم به مخالفت برخاستند) و ما به شدّت آنان را درهم کوبيديم!﴿36﴾

وَقَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا﴿37﴾
و قوم نوح را هنگامى که رسولان (ما) را تکذيب کردند غرق نموديم، و آنان را درس عبرتى براى مردم قرار داديم؛ و براى ستمگران عذاب دردناکى فراهم ساخته‏ايم!﴿37﴾

وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا﴿38﴾
(همچنين) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس [= گروهى که درختان صنوبر را مى‏پرستيدند] و اقوام بسيار ديگرى را که در اين ميان بودند، هلاک کرديم!﴿38﴾

وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا﴿39﴾
و براى هر يک از آنها مثلها زديم؛ و (چون سودى نداد،) همگى را نابود کرديم!﴿39﴾

وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا﴿40﴾
آنها [= مشرکان مکّه‏] از کنار شهرى که باران شرّ [= بارانى از سنگهاى آسمانى‏] بر آن باريده بود [= ديار قوم لوط] گذشتند؛ آيا آن را نمى‏ديدند؟! (آرى، مى‏ديدند) ولى به رستاخيز ايمان نداشتند!﴿40﴾

وَإِذَا رَأَوْكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا﴿41﴾
و هنگامى که تو را مى‏بينند، تنها به باد استهزايت مى‏گيرند (و مى‏گويند:) آيا اين همان کسى است که خدا او را بعنوان پيامبر برانگيخته است؟!﴿41﴾

إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَن صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴿42﴾
اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نمى‏کرديم، بيم آن مى‏رفت که ما را گمراه سازد! امّا هنگامى که عذاب الهى را ببينند، بزودى مى‏فهمند چه کسى گمراهتر بوده است!﴿42﴾

أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴿43﴾
آيا ديدى کسى را که هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مى‏توانى او را هدايت کنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟!﴿43﴾

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴿44﴾
آيا گمان مى‏برى بيشتر آنان مى‏شنوند يا مى‏فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلکه گمراهترند!﴿44﴾

أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا﴿45﴾
آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‏خواست آن را ساکن قرار مى‏داد؛ سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم!﴿45﴾

ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَيْنَا قَبْضًا يَسِيرًا﴿46﴾
سپس آن را آهسته جمع مى‏کنيم (و نظام سايه و آفتاب را حاکم مى‏سازيم)!﴿46﴾

وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا﴿47﴾
او کسى است که شب را براى شما لباس قرار داد، و خواب را مايه استراحت، و روز را وسيله حرکت و حيات!﴿47﴾

وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا﴿48﴾
او کسى است که بادها را بشارتگرانى پيش از رحمتش فرستاد، و از آسمان آبى پاک‏کننده نازل کرديم…﴿48﴾

لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا وَنُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِيَّ كَثِيرًا﴿49﴾
تا بوسيله آن، سرزمين مرده‏اى را زنده کنيم؛ و آن را به مخلوقاتى که آفريده‏ايم -چهارپايان و انسانهاى بسيار- مى‏نوشانيم.﴿49﴾

وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا﴿50﴾
ما اين آيات را بصورتهاى گوناگون براى آنان بيان کرديم تا متذکّر شوند، ولى بيشتر مردم از هر کارى جز انکار و کفر ابا دارند.﴿50﴾

وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيرًا﴿51﴾
و اگر مى‏خواستيم، در هر شهر و ديارى بيم‏دهنده‏اى برمى‏انگيختيم (ولى اين کار لزومى نداشت).﴿51﴾

فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا﴿52﴾
بنابر اين از کافران اطاعت مکن، و بوسيله آن [= قرآن‏] با آنان جهاد بزرگى بنما!﴿52﴾

وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا﴿53﴾
او کسى است که دو دريا را در کنار هم قرار داد؛ يکى گوارا و شيرين، و ديگر شور و تلخ؛ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يک به ديگرى مى‏گويد:) دور باش و نزديک نيا!﴿53﴾

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا﴿54﴾
او کسى است که از آب، انسانى را آفريد؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است.﴿54﴾

وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا﴿55﴾
آنان جز خدا چيزهايى را مى‏پرستند که نه به آنان سودى مى‏رساند و نه زيانى؛ و کافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق کفر) پشتيبان يکديگرند.﴿55﴾

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا﴿56﴾
(اى پيامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستاديم!﴿56﴾

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا﴿57﴾
بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آيين خدا) هيچ گونه پاداشى از شما نمى‏طلبم؛ مگر کسى که بخواهد راهى بسوى پروردگارش برگزيند (اين پاداش من است.)»﴿57﴾

وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا﴿58﴾
و توکّل کن بر آن زنده‏اى که هرگز نمى‏ميرد؛ و تسبيح و حمد او را بجا آور؛ و همين بس که او از گناهان بندگانش آگاه است!﴿58﴾

الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا﴿59﴾
همان (خدايى) که آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران‏] آفريد؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه که از همه چيز آگاه است!﴿59﴾

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا﴿60﴾
و هنگامى که به آنان گفته شود: «براى خداوند رحمان سجده کنيد!» مى‏گويند:«رحمان چيست؟! (ما اصلاً رحمان را نمى‏شناسيم!) آيا براى چيزى سجده کنيم که تو به ما دستور مى‏دهى؟!» (اين سخن را مى‏گويند) و بر نفرتشان افزوده مى‏شود!﴿60﴾

تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا﴿61﴾
جاودان و پربرکت است آن (خدايى) که در آسمان منزلگاه‏هائى براى ستارگان قرار داد؛ و در ميان آن، چراغ روشن و ماه تابانى آفريد!﴿61﴾

وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا﴿62﴾
و او همان کسى است که شب و روز را جانشين يکديگر قرار داد براى کسى که بخواهد متذکّر شود يا شکرگزارى کند (و آنچه را در روز کوتاهى کرده در شب انجام دهد و به عکس).﴿62﴾

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴿63﴾
بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانى هستند که با آرامش و بى‏تکبّر بر زمين راه مى‏روند؛ و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‏گويند (و با بى‏اعتنايى و بزرگوارى مى‏گذرند)؛﴿63﴾

وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا﴿64﴾
کسانى که شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‏کنند؛﴿64﴾

وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا﴿65﴾
و کسانى که مى‏گويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است!﴿65﴾

إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا﴿66﴾
مسلّماً آن (جهنم)، بد جايگاه و بد محلّ اقامتى است!»﴿66﴾

وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴿67﴾
و کسانى که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى؛ بلکه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند.﴿67﴾

وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴿68﴾
و کسانى که معبود ديگرى را با خداوند نمى‏خوانند؛ و انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‏کشند؛ و زنا نمى‏کنند؛ و هر کس چنين کند، مجازات سختى خواهد ديد!﴿68﴾

يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا﴿69﴾
عذاب او در قيامت مضاعف مى‏گردد، و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند!﴿69﴾

إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا﴿70﴾
مگر کسانى که توبه کنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!﴿70﴾

وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا﴿71﴾
و کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‏کند (و پاداش خود را از او مى‏گيرد.)﴿71﴾

وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴿72﴾
و کسانى که شهادت به باطل نمى‏دهند (و در مجالس باطل شرکت نمى‏کنند)؛ و هنگامى که با لغو و بيهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند.﴿72﴾

وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا﴿73﴾
و کسانى که هرگاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روى آن نمى افتند.﴿73﴾

وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا﴿74﴾
و کسانى که مى‏گويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!»﴿74﴾

أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا﴿75﴾
(آرى،) آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکيباييشان به آنان پاداش داده مى‏شود؛ و در آن، با تحيّت و سلام روبه‏رو مى‏شوند.﴿75﴾

خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا﴿76﴾
در حالى که جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محلّ اقامت خوبى!﴿76﴾

قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا﴿77﴾
بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد؛ شما (آيات خدا و پيامبران را) تکذيب کرديد، و (اين عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!»ظ﴿77﴾

دیدگاهتان را بنویسید