بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا﴿1﴾
اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان کسى که همه شما را از يک انسان آفريد؛ و همسر او را (نيز) از جنس او خلق کرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت. و از خدايى بپرهيزيد که (همگى به عظمت او معترفيد؛ و) هنگامى که چيزى از يکديگر مى‏خواهيد، نام او را مى‏بريد! (و نيز) (از قطع رابطه با) خويشاوندان خود، پرهيز کنيد! زيرا خداوند، مراقب شماست.﴿1﴾

وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا﴿2﴾
و اموال يتيمان را (هنگامى که به حد رشد رسيدند) به آنها بدهيد! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آنها) عوض نکنيد! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن يا تبديل نمودن) نخوريد، زيرا اين گناه بزرگى است!﴿2﴾

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ﴿3﴾
و اگر مى‏ترسيد که (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نکنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى کنيد و) با زنان پاک (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نکنيد، تنها يک همسر بگيريد، و يا از زنانى که مالک آنهائيد استفاده کنيد، اين کار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏کند.﴿3﴾

وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا﴿4﴾
و مهر زنان را (بطور کامل) بعنوان يک بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنيد!﴿4﴾

وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا﴿5﴾
اموال خود را، که خداوند وسيله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفيهان نسپاريد و از آن، به آنها روزى دهيد! و لباس بر آنان بپوشانيد و با آنها سخن شايسته بگوييد!﴿5﴾

وَابْتَلُواْ الْيَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُواْ وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللّهِ حَسِيبًا﴿6﴾
و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (کافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنکه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر کس که بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى کند؛ و آن کس که نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى که مى‏کشد،) از آن بخورد. و هنگامى که اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه کافى است.﴿6﴾

لِّلرِّجَالِ نَصيِبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا﴿7﴾
براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود بر جاى مى‏گذارند، سهمى است؛ و براى زنان نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان مى‏گذارند، سهمى؛ خواه آن مال، کم باشد يا زياد؛ اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى.﴿7﴾

وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا﴿8﴾
و اگر بهنگام تقسيم (ارث)، خويشاوندان (و طبقه‏اى که ارث نمى‏برند) و يتيمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد! و با آنان به طور شايسته سخن بگوييد!﴿8﴾

وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّهَ وَلْيَقُولُواْ قَوْلاً سَدِيدًا﴿9﴾
کسانى که اگر فرزندان ناتوانى از خود بيادگار بگذارند از آينده آنان مى‏ترسند، بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهيزند، و سخنى استوار بگويند.﴿9﴾

إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا﴿10﴾
کسانى که اموال يتيمان را به ظلم و ستم مى‏خورند، (در حقيقت،) تنها آتش مى‏خورند؛ و بزودى در شعله‏هاى آتش (دوزخ) مى‏سوزند.﴿10﴾

يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا﴿11﴾
خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مى‏کند که سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد؛ و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست؛ و اگر يکى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يک از پدر و مادر او، يک ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد؛ و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يک سوم است (و بقيه از آن پدر است)؛ و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يک ششم مى‏برد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است که او کرده، و بعد از اداى دين است -شما نمى‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان، کداميک براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است؛ و خداوند، دانا و حکيم است.﴿11﴾

وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ﴿12﴾
و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند؛ و اگر فرزندى داشته باشند، يک چهارم از آن شماست؛ پس از انجام وصيتى که کرده‏اند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يک چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد؛ و اگر براى شما فرزندى باشد، يک هشتم از آن آنهاست؛ بعد از انجام وصيتى که کرده‏ايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد که کلاله [= خواهر يا برادر] از او ارث مى‏برد، يا زنى که برادر يا خواهرى دارد، سهم هر کدام، يک ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند)؛ و اگر بيش از يک نفر باشند، آنها در يک سوم شريکند؛ پس از انجام وصيتى که شده، و اداى دين؛ بشرط آنکه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست؛ و خدا دانا و بردبار است.﴿12﴾

تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿13﴾
اينها مرزهاى الهى است؛ و هر کس خدا و پيامبرش را اطاعت کند، (و قوانين او را محترم بشمرد،) خداوند وى را در باغهايى از بهشت وارد مى‏کند که همواره، آب از زير درختانش جارى است؛ جاودانه در آن مى‏مانند؛ و اين، پيروزى بزرگى است!﴿13﴾

وَمَن يَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ﴿14﴾
و آن کس که نافرمانى خدا و پيامبرش را کند و از مرزهاى او تجاوز نمايد، او را در آتشى وارد مى‏کند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و براى او مجازات خوارکننده‏اى است.﴿14﴾

وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً﴿15﴾
و کسانى از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [= زنان‏] را در خانه ها(ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد؛ يا اينکه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد.﴿15﴾

وَاللَّذَانَ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا﴿16﴾
و از ميان شما، آن مردان و زنانى که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) مى‏شوند، آنها را آزار دهيد (و حد بر آنان جارى نماييد)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمايند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذريد! زيرا خداوند، توبه‏پذير و مهربان است.﴿16﴾

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُوْلَئِكَ يَتُوبُ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِيماً حَكِيماً﴿17﴾
پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى کسانى است که کار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏کنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد؛ و خدا دانا و حکيم است.﴿17﴾

وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴿18﴾
براى کسانى که کارهاى بد را انجام مى‏دهند، و هنگامى که مرگ يکى از آنها فرا مى‏رسد مى‏گويد: «الان توبه کردم!» توبه نيست؛ و نه براى کسانى که در حال کفر از دنيا مى‏روند؛ اينها کسانى هستند که عذاب دردناکى برايشان فراهم کرده‏ايم.﴿18﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا﴿19﴾
اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست که از زنان، از روى اکراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد که قسمتى از آنچه را به آنها داده‏ايد (از مهر)، تملک کنيد! مگر اينکه آنها عمل زشت آشکارى انجام دهند. و با آنان، بطور شايسته رفتار کنيد! و اگر از آنها، (بجهتى) کراهت داشتيد، (فوراً تصميم به جدايى نگيريد!) چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراوانى در آن قرار مى‏دهد!﴿19﴾

وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً﴿20﴾
و اگر تصميم گرفتيد که همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب کنيد، و مال فراوانى (بعنوان مهر) به او پرداخته‏ايد، چيزى از آن را پس نگيريد! آيا براى بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل مى‏شويد؟!﴿20﴾

وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا﴿21﴾
و چگونه آن را باز پس مى‏گيريد، در حالى که شما با يکديگر تماس و آميزش کامل داشته‏ايد؟ و (از اين گذشته،) آنها (هنگام ازدواج،) از شما پيمان محکمى گرفته‏اند!﴿21﴾

وَلاَ تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاء سَبِيلاً﴿22﴾
با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده‏اند، هرگز ازدواج نکنيد! مگر آنچه درگذشته (پيش از نزول اين حکم) انجام شده است؛ زيرا اين کار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است.﴿22﴾

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا﴿23﴾
حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شير داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش يافته‏اند از همسرانى که با آنها آميزش جنسى داشته‏ايد -و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‏ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد- و (همچنين) همسرهاى پسرانتان که از نسل شما هستند (-نه پسرخوانده‏ها-) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر کنيد؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است.﴿23﴾

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا﴿24﴾
و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‏ايد؛ (زيرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) اينها احکامى است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (که گفته شد)، براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختيار کنيد؛ در حالى که پاکدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را که متعه [= ازدواج موقت‏] مى‏کنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يکديگر توافق کرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را کم يا زياد کنيد.) خداوند، دانا و حکيم است.﴿24﴾

وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿25﴾
و آنها که توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاکدامن از بردگان باايمانى که در اختيار داريد ازدواج کنند -خدا به ايمان شما آگاه‏تر است؛ و همگى اعضاى يک پيکريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد؛ به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه بطور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى که «محصنه» باشند و مرتکب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با کنيزان) براى کسانى از شماست که بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند؛ و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.﴿25﴾

يُرِيدُ اللّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴿26﴾
خداوند مى‏خواهد (با اين دستورها، راه‏هاى خوشبختى و سعادت را) براى شما آشکار سازد، و به سنتهاى (صحيح) پيشينيان رهبرى کند. و خداوند دانا و حکيم است.﴿26﴾

وَاللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا﴿27﴾
خدا مى‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاک نمايد)، امّا آنها که پيرو شهواتند، مى‏خواهند شما بکلى منحرف شويد.﴿27﴾

يُرِيدُ اللّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا﴿28﴾
خدا ميخواهد (با احکام مربوط به ازدواج با کنيزان و مانند آن،) کار را بر شما سبک کند؛ و انسان، ضعيف آفريده شده؛ (و در برابر طوفان غرايز، مقاومت او کم است)﴿28﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا﴿29﴾
اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! اموال يکديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينکه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودکشى نکنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است.﴿29﴾

وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا﴿30﴾
و هر کس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت؛ و اين کار براى خدا آسان است.﴿30﴾

إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا﴿31﴾
اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى‏شويد پرهيز کنيد، گناهان کوچک شما را مى‏پوشانيم؛ و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‏سازيم.﴿31﴾

وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا﴿32﴾
برتريهايى را که خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نکنيد! (اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. ولى با اين حال،) مردان نصيبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند، و زنان نيز نصيبى؛ (و نبايد حقوق هيچ‏يک پايمال گردد). و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، براى رفع تنگناها طلب کنيد! و خداوند به هر چيز داناست.﴿32﴾

وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا﴿33﴾
براى هر کسى، وارثانى قرار داديم، که از ميراث پدر و مادر و نزديکان ارث ببرند؛ و (نيز) کسانى که با آنها پيمان بسته‏ايد، نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است.﴿33﴾

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا﴿34﴾
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى که از اموالشان (در مورد زنان) مى‏کنند. و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏کنند. و (امّا) آن دسته از زنان را که از سرکشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار کردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه کنيد! و اگر از شما پيروى کردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)﴿34﴾

وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلاَحًا يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا﴿35﴾
و اگر از جدايى و شکاف ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يک داور از خانواده شوهر، و يک داور از خانواده زن انتخاب کنيد (تا به کار آنان رسيدگى کنند). اگر اين دو داور، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک مى‏کند؛ زيرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نيات همه، با خبر است).﴿35﴾

وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا﴿36﴾
و خدا را بپرستيد! و هيچ‏چيز را همتاى او قرار ندهيد! و به پدر و مادر، نيکى کنيد؛ همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسکينان، و همسايه نزديک، و همسايه دور، و دوست و همنشين، و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستيد؛ زيرا خداوند، کسى را که متکبر و فخر فروش است، (و از اداى حقوق ديگران سرباز مى‏زند،) دوست نمى‏دارد.﴿36﴾

الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا﴿37﴾
آنها کسانى هستند که بخل مى‏ورزند، و مردم را به بخل دعوت مى‏کنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، کتمان مى‏نمايند. (اين عمل، در حقيقت از کفرشان سرچشمه گرفته؛) و ما براى کافران، عذاب خوارکننده‏اى آماده کرده‏ايم.﴿37﴾

وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاء قِرِينًا﴿38﴾
و آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان‏دادن به مردم انفاق مى‏کنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند؛ (چرا که شيطان، رفيق و همنشين آنهاست؛) و کسى که شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است.﴿38﴾

وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُواْ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَكَانَ اللّهُ بِهِم عَلِيمًا﴿39﴾
چه مى‏شد اگر آنها به خدا و روز بازپسين ايمان مى‏آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى‏کردند؟! و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است.﴿39﴾

إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا﴿40﴾
خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره‏اى ستم نمى‏کند؛ و اگر کار نيکى باشد، آن را دو چندان مى‏سازد؛ و از نزد خود، پاداش عظيمى (در برابر آن) مى‏دهد.﴿40﴾

فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا﴿41﴾
حال آنها چگونه است آن روزى که از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟﴿41﴾

يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ وَلاَ يَكْتُمُونَ اللّهَ حَدِيثًا﴿42﴾
در آن روز، آنها که کافر شدند و با پيامبر (ص) بمخالفت برخاستند، آرزو مى‏کنند که اى کاش (خاک بودند، و) خاک آنها با زمينهاى اطراف يکسان مى‏شد (و بکلى محو و فراموش مى‏شدند). در آن روز، (با آن همه گواهان،) سخنى را نمى‏توانند از خدا پنهان کنند.﴿42﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا﴿43﴾
اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديک نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! و همچنين هنگامى که جنب هستيد -مگر اينکه مسافر باشيد- تا غسل کنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاى حاجت» کرده‏ايد، و يا با زنان آميزش جنسى داشته‏ايد، و در اين حال، آب (براى وضو يا غسل) نيافتيد، با خاک پاکى تيمّم کنيد! (به اين طريق که) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند، بخشنده و آمرزنده است.﴿43﴾

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلاَلَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ﴿44﴾
آيا نديدى کسانى را که بهره‏اى از کتاب (خدا) به آنها داده شده بود، (به جاى اينکه از آن، براى هدايت خود و ديگران استفاده کنند، براى خويش) گمراهى مى‏خرند، و مى‏خواهند شما نيز گمراه شويد؟﴿44﴾

وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللّهِ نَصِيرًا﴿45﴾
خدا به دشمنان شما آگاهتر است؛ (ولى آنها زيانى به شما نمى‏رسانند.) و کافى است که خدا ولىِّ شما باشد؛ و کافى است که خدا ياور شما باشد.﴿45﴾

مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً﴿46﴾
بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏کنند؛ و (به جاى اينکه بگويند: «شنيديم و اطاعت کرديم»)، مى‏گويند: «شنيديم و مخالفت کرديم! و (نيز مى‏گويند:) بشنو! که هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گويند:) راعنا [= ما را تحميق کن! ]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنيديم و اطاعت کرديم؛ و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درک کنيم)»، براى آنان بهتر،و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است؛ از اين رو جز عدّه کمى ايمان نمى‏آورند.﴿46﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً﴿47﴾
اى کسانى که کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل کرديم -و هماهنگ با نشانه‏هايى است که با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنکه صورتهايى را محو کنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه که «اصحاب سبت» [= گروهى از تبهکاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم؛ و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است!﴿47﴾

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا﴿48﴾
خداوند (هرگز) شرک را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر کس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد. و آن کسى که براى خدا، شريکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است.﴿48﴾

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً﴿49﴾
آيا نديدى کسانى را که خودستايى مى‏کنند؟! (اين خود ستاييها، بى‏ارزش است؛) بلکه خدا هر کس را بخواهد، ستايش مى‏کند؛ و کمترين ستمى به آنها نخواهد شد.﴿49﴾

انظُرْ كَيفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الكَذِبَ وَكَفَى بِهِ إِثْمًا مُّبِينًا﴿50﴾
ببين چگونه بر خدا دروغ مى‏بندند! و همين گناه آشکار، (براى مجازات آنان) کافى است.﴿50﴾

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَؤُلاء أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ سَبِيلاً﴿51﴾
آيا نديدى کسانى را که بهره‏اى از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با اين حال)، به «جبت» و «طاغوت» [= بت و بت‏پرستان‏] ايمان مى‏آورند، و درباره کافران مى‏گويند: «آنها، از کسانى که ايمان آورده‏اند، هدايت يافته‏ترند»؟!﴿51﴾

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا﴿52﴾
آنها کسانى هستند که خداوند، ايشان را از رحمت خود، دور ساخته است؛ و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، ياورى براى او نخواهى يافت.﴿52﴾

أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا﴿53﴾
آيا آنها [= يهود] سهمى در حکومت دارند (که بخواهند چنين داورى کنند)؟ در حالى که اگر چنين بود، (همه چيز را در انحصار خود مى‏گرفتند،) و کمترين حق را به مردم نمى‏دادند.﴿53﴾

أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْك

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *