متن و ترجمه سوره مريم | سوره 19 | تعداد آیه : 98

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان

كهيعص﴿1﴾
کهيعص‏﴿1﴾

ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا﴿2﴾
(اين) يادى است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‏اش زکريا…﴿2﴾

إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا﴿3﴾
در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) پنهان خواند…﴿3﴾

قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴿4﴾
گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده؛ و شعله پيرى تمام سرم را فراگرفته؛ و من هرگز در دعاى تو، از اجابت محروم نبوده‏ام!﴿4﴾

وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا﴿5﴾
و من از بستگانم بعد از خودم بيمناکم (که حق پاسدارى از آيين تو را نگاه ندارند)! و (از طرفى) همسرم نازا و عقيم است؛ تو از نزد خود جانشينى به من ببخش…﴿5﴾

يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا﴿6﴾
که وارث من و دودمان يعقوب باشد؛ و او را مورد رضايتت قرار ده!»﴿6﴾

يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا﴿7﴾
اى زکريا! ما تو را به فرزندى بشارت مى‏دهيم که نامش «يحيى» است؛ و پيش از اين، همنامى براى او قرار نداده‏ايم!﴿7﴾

قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا﴿8﴾
گفت: «پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود؟! در حالى که همسرم نازا و عقيم است، و من نيز از شدّت پيرى افتاده شده‏ام!»﴿8﴾

قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا﴿9﴾
فرمود: «پروردگارت اين گونه گفته (و اراده کرده)! اين بر من آسان است؛ و قبلاً تو را آفريدم در حالى که چيزى نبودى!»﴿9﴾

قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا﴿10﴾
عرض کرد: «پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو اين است که سه شبانه روز قدرت تکلّم (با مردم) نخواهى داشت؛ در حالى که زبانت سالم است!»﴿10﴾

فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا﴿11﴾
او از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد؛ و با اشاره به آنها گفت: «(بشکرانه اين موهبت،) صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!»﴿11﴾

يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا﴿12﴾
اى يحيى! کتاب (خدا) را با قوّت بگير! و ما فرمان نبوّت (و عقل کافى) در کودکى به او داديم!﴿12﴾

وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا﴿13﴾
و رحمت و محبتّى از ناحيه خود به او بخشيديم، و پاکى (دل و جان)! و او پرهيزگار بود!﴿13﴾

وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُن جَبَّارًا عَصِيًّا﴿14﴾
او نسبت به پدر و مادرش نيکوکار بود؛ و جبّار (و متکّبر) و عصيانگر نبود!﴿14﴾

وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴿15﴾
سلام بر او، آن روز که تولّد يافت، و آن روز که مى‏ميرد، و آن روز که زنده برانگيخته مى‏شود!﴿15﴾

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا﴿16﴾
و در اين کتاب (آسمانى)، مريم را ياد کن، آن هنگام که از خانواده‏اش جدا شد، و در ناحيه شرقى (بيت المقدس) قرار گرفت؛﴿16﴾

فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا﴿17﴾
و ميان خود و آنان حجابى افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در اين هنگام، ما روح خود را بسوى او فرستاديم؛ و او در شکل انسانى بى‏عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد!﴿17﴾

قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا﴿18﴾
او (سخت ترسيد و) گفت: «من از شرّ تو، به خداى رحمان پناه مى‏برم اگر پرهيزگارى!﴿18﴾

قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا﴿19﴾
گفت: «من فرستاده پروردگار توام؛ (آمده‏ام) تا پسر پاکيزه‏اى به تو ببخشم!»﴿19﴾

قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا﴿20﴾
گفت: «چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد؟! در حالى که تاکنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده‏اى هم نبوده‏ام!»﴿20﴾

قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا﴿21﴾
گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين کار بر من آسان است! (ما او را مى‏آفرينيم، تا قدرت خويش را آشکار سازيم؛) و او را براى مردم نشانه‏اى قرار دهيم؛ و رحمتى باشد از سوى ما! و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد)!»﴿21﴾

فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا﴿22﴾
سرانجام (مريم) به او باردار شد؛ و او را به نقطه دور دستى برد (و خلوت گزيد)﴿22﴾

فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا﴿23﴾
درد زايمان او را به کنار تنه درخت خرمايى کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اى کاش پيش از اين مرده بودم، و بکلّى فراموش مى‏شدم!»﴿23﴾

فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا﴿24﴾
ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد که: «غمگين مباش! پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است!﴿24﴾

وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا﴿25﴾
و اين تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه‏اى بر تو فرو مى‏ريزد!﴿25﴾

فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا﴿26﴾
(از اين غذاى لذيذ) بخور؛ و (از آن آب گوارا) بنوش؛ و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار! و هرگاه کسى از انسانها را ديدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه‏اى نذر کرده‏ام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى هيچ سخن نمى‏گويم! (و بدان که اين نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!)»﴿26﴾

فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا﴿27﴾
(مريم) در حالى که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد؛ گفتند: «اى مريم! کار بسيار عجيب و بدى انجام دادى!﴿27﴾

يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا﴿28﴾
اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد کاره‏اى!!»﴿28﴾

فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا﴿29﴾
(مريم) به او اشاره کرد؛ گفتند: «چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوييم؟!»﴿29﴾

قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا﴿30﴾
(ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدايم؛ او کتاب (آسمانى) به من داده؛ و مرا پيامبر قرار داده است!﴿30﴾

وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴿31﴾
و مرا -هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده؛ و تا زمانى که زنده‏ام، مرا به نماز و زکات توصيه کرده است!﴿31﴾

وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا﴿32﴾
و مرا نسبت به مادرم نيکوکار قرار داده؛ و جبّار و شقى قرار نداده است!﴿32﴾

وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا﴿33﴾
و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم، و در آن روز که مى‏ميرم، و آن روز که زنده برانگيخته خواهم شد!»﴿33﴾

ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ﴿34﴾
اين است عيسى پسر مريم؛ گفتار حقّى که در آن ترديد مى‏کنند!﴿34﴾

مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴿35﴾
هرگز براى خدا شايسته نبود که فرزندى اختيار کند! منزّه است او! هرگاه چيزى را فرمان دهد، مى‏گويد: «موجود باش!» همان دم موجود مى‏شود!﴿35﴾

وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ﴿36﴾
و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش کنيد؛ اين است راه راست!﴿36﴾

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴿37﴾
ولى (بعد از او) گروه‏هايى از ميان پيروانش اختلاف کردند؛ واى به حال کافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز)!﴿37﴾

أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿38﴾
در آن روز که نزد ما مى‏آيند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بينايى پيدا مى‏کنند! ولى اين ستمگران امروز در گمراهى آشکارند!﴿38﴾

وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴿39﴾
آنان را از روز حسرت [= روز رستاخيز که براى همه مايه تأسف است‏] بترسان، در آن هنگام که همه چيز پايان مى‏يابد! و آنها در غفلتند و ايمان نمى‏آورند!﴿39﴾

إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ﴿40﴾
ما، زمين و تمام کسانى را که بر آن هستند، به ارث مى‏بريم؛ و همگى بسوى ما بازگردانده مى‏شوند!﴿40﴾

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا﴿41﴾
در اين کتاب، ابراهيم را ياد کن، که او بسيار راستگو، و پيامبر (خدا) بود!﴿41﴾

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا﴿42﴾
هنگامى که به پدرش گفت: «اى پدر! چرا چيزى را مى‏پرستى که نه مى‏شنود، و نه مى‏بيند، و نه هيچ مشکلى را از تو حلّ مى‏کند؟!﴿42﴾

يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا﴿43﴾
اى پدر! دانشى براى من آمده که براى تو نيامده است؛ بنابر اين از من پيروى کن، تا تو را به راه راست هدايت کنم!﴿43﴾

يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا﴿44﴾
اى پدر! شيطان را پرستش مکن، که شيطان نسبت به خداوند رحمان، عصيانگر بود!﴿44﴾

يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا﴿45﴾
اى پدر! من از اين مى‏ترسم که از سوى خداوند رحمان عذابى به تو رسد، در نتيجه از دوستان شيطان باشى!»﴿45﴾

قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْراهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا﴿46﴾
گفت: «اى ابراهيم! آيا تو از معبودهاى من روى گردانى؟! اگر (از اين کار) دست برندارى، تو را سنگسار مى‏کنم! و براى مدّتى طولانى از من دور شو!»﴿46﴾

قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا﴿47﴾
(ابراهيم) گفت: «سلام بر تو! من بزودى از پروردگارم برايت تقاضاى عفو مى‏کنم؛ چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است!﴿47﴾

وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا﴿48﴾
و از شما، و آنچه غير خدا مى‏خوانيد، کناره‏گيرى مى‏کنم؛ و پروردگارم را مى‏خوانم؛ و اميدوارم در خواندن پروردگارم بى‏پاسخ نمانم!»﴿48﴾

فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا﴿49﴾
هنگامى که از آنان و آنچه غير خدا مى‏پرستيدند کناره‏گيرى کرد، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم؛ و هر يک را پيامبرى (بزرگ) قرار داديم!﴿49﴾

وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا﴿50﴾
و از رحمت خود به آنان عطا کرديم؛ و براى آنها نام نيک و مقام برجسته‏اى (در ميان همه امّتها) قرار داديم!﴿50﴾

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا﴿51﴾
و در اين کتاب (آسمانى) از موسى ياد کن، که او مخلص بود، و رسول و پيامبرى والا مقام!﴿51﴾

وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا﴿52﴾
ما او را از طرف راست (کوه) طور فراخوانديم؛ و نجواکنان او را (به خود) نزديک ساختيم؛﴿52﴾

وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا﴿53﴾
و ما از رحمت خود، برادرش هارون را -که پيامبر بود- به او بخشيديم.﴿53﴾

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا﴿54﴾
و در اين کتاب (آسمانى) از اسماعيل (نيز) ياد کن، که او در وعده‏هايش صادق، و رسول و پيامبرى (بزرگ) بود!﴿54﴾

وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا﴿55﴾
او همواره خانواده‏اش را به نماز و زکات فرمان مى‏داد؛ و همواره مورد رضايت پروردگارش بود.﴿55﴾

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا﴿56﴾
و در اين کتاب، از ادريس (نيز) ياد کن، او بسيار راستگو و پيامبر (بزرگى) بود.﴿56﴾

وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا﴿57﴾
و ما او را به مقام والايى رسانديم.﴿57﴾

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا﴿58﴾
آنها پيامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از کسانى که هدايت کرديم و برگزيديم. آنها کسانى بودند که وقتى آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى‏شد به خاک مى‏افتادند، در حالى که سجده مى‏کردند و گريان بودند.﴿58﴾

فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا﴿59﴾
امّا پس از آنان، فرزندان ناشايسته‏اى روى کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پيروى نمودند؛ و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند ديد!﴿59﴾

إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا﴿60﴾
مگر آنان که توبه کنند، و ايمان بياورند، و کار شايسته انجام دهند؛ چنين کسانى داخل بهشت مى‏شوند، و کمترين ستمى به آنان نخواهد شد.﴿60﴾

جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا﴿61﴾
وارد باغهايى جاودانى مى‏شوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است؛ هر چند آن را نديده‏اند؛ مسلماً وعده خدا تحقق يافتنى است!﴿61﴾

لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا﴿62﴾
در آن جا هرگز گفتار لغو و بيهوده‏اى نمى‏شنوند؛ و جز سلام در آن جا سخنى نيست؛ و هر صبح و شام، روزى آنان در بهشت مقرّر است.﴿62﴾

تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا﴿63﴾
اين همان بهشتى است که به بندگان پرهيزگار خود، به ارث مى‏دهيم.﴿63﴾

وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا﴿64﴾
(پس از تأخير وحى، جبرئيل به پيامبر عرض کرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمى‏شويم؛ آنچه پيش روى ما، و پشت سر ما، و آنچه ميان اين دو مى‏باشد، همه از آن اوست؛ و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده (و نيست)!﴿64﴾

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا﴿65﴾
همان پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن؛ و در راه عبادتش شکيبا باش! آيا مثل و مانندى براى او مى‏يابى؟!﴿65﴾

وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا﴿66﴾
انسان مى‏گويد: «آيا پس از مردن، زنده (از قبر) بيرون خواهم آمد؟!»﴿66﴾

أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا﴿67﴾
آيا انسان به خاطر نمى‏آورد که ما پيش از اين او را آفريديم در حالى که چيزى نبود؟!﴿67﴾

فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا﴿68﴾
سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با شياطين در قيامت جمع مى‏کنيم؛ سپس همه را -در حالى که به زانو درآمده‏اند- گرداگرد جهنم حاضر مى‏سازيم.﴿68﴾

ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا﴿69﴾
سپس از هر گروه و جمعيّتى، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده‏اند، جدا مى‏کنيم.﴿69﴾

ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا﴿70﴾
بعد از آن، ما بخوبى از کسانى که براى سوختن در آتش سزاوارترند، آگاهتريم!﴿70﴾

وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا﴿71﴾
و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى‏شويد؛ اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت!﴿71﴾

ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا﴿72﴾
سپس آنها را که تقوا پيشه کردند از آن رهايى مى‏بخشيم؛ و ظالمان را -در حالى که (از ضعف و ذلّت) به زانو درآمده‏اند- در آن رها مى‏سازيم.﴿72﴾

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا﴿73﴾
و هنگامى که آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، کافران به مؤمنان مى‏گويند: «کدام يک از دو گروه [= ما و شما] جايگاهش بهتر، و جلسات انس و مشورتش زيباتر، و بخشش او بيشتر است؟!»﴿73﴾

وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا﴿74﴾
چه بسيار اقوامى را پيش از آنان نابود کرديم که هم مال و ثروتشان از آنها بهتر بود، و هم ظاهرشان آراسته‏تر!﴿74﴾

قُلْ مَن كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا﴿75﴾
بگو: «کسى که در گمراهى است، بايد خداوند به او مهلت دهد تا زمانى که وعده الهى را با چشم خود ببينند: يا عذاب (اين دنيا)، يا (عذاب) قيامت! (آن روز) خواهند دانست چه کسى جايش بدتر، و لشکرش ناتوانتر است!»﴿75﴾

وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَّرَدًّا﴿76﴾
(امّا) کسانى که در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان مى‏افزايد؛ و آثار شايسته‏اى که (از انسان) باقى مى‏ماند، ثوابش در پيشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است!﴿76﴾

أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا﴿77﴾
آيا ديدى کسى را که به آيات ما کافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراوانى به من داده خواهد شد»؟!﴿77﴾

أَاطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا﴿78﴾
آيا او از غيب آگاه گشته، يا نزد خدا عهد و پيمانى گرفته است؟!﴿78﴾

كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا﴿79﴾
هرگز چنين نيست! ما بزودى آنچه را مى‏گويد مى‏نويسيم و عذاب را بر او مستمرّ خواهيم داشت!﴿79﴾

وَنَرِثُهُ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا﴿80﴾
آنچه را او مى‏گويد (از اموال و فرزندان)، از او به ارث مى‏بريم، و به صورت تنها نزد ما خواهد آمد!﴿80﴾

وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا﴿81﴾
و آنان غير از خدا، معبودانى را براى خود برگزيدند تا مايه عزّتشان باشد! (چه پندار خامى!)﴿81﴾

كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا﴿82﴾
هرگز چنين نيست! به زودى (معبودها) منکر عبادت آنان خواهند شد؛ (بلکه) بر ضدّشان قيام مى‏کنند!﴿82﴾

أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا﴿83﴾
آيا نديدى که ما شياطين را بسوى کافران فرستاديم تا آنان را شديداً تحريک کنند؟!﴿83﴾

فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا﴿84﴾
پس درباره آنان شتاب مکن؛ ما آنها (و اعمالشان) را به دقت شماره ميکنيم!﴿84﴾

يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا﴿85﴾
در آن روز که پرهيزگاران را دسته جمعى بسوى خداوند رحمان (و پاداشهاى او) محشور مى‏کنيم…﴿85﴾

وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا﴿86﴾
و مجرمان را (همچون شتران تشنه‏کامى که به سوى آبگاه مى‏روند) به جهنّم مى‏رانيم…﴿86﴾

لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا﴿87﴾
آنان هرگز مالک شفاعت نيستند؛ مگر کسى که نزد خداوند رحمان، عهد و پيمانى دارد.﴿87﴾

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا﴿88﴾
و گفتند: «خداوند رحمان فرزندى براى خود برگزيده است».﴿88﴾

لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا﴿89﴾
راستى مطلب زشت و زننده‏اى گفتيد!﴿89﴾

تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا﴿90﴾
نزديک است به خاطر اين سخن آسمانها از هم متلاشى گردد، و زمين شکافته شود، و کوه‏ها بشدّت فرو ريزد…﴿90﴾

أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا﴿91﴾
از اين رو که براى خداوند رحمان فرزندى قائل شدند!﴿91﴾

وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا﴿92﴾
در حالى که هرگز براى خداوند رحمان سزاوار نيست که فرزندى برگزيند!﴿92﴾

إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا﴿93﴾
تمام کسانى که در آسمانها و زمين هستند، بنده اويند!﴿93﴾

لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا﴿94﴾
خداوند همه آنها را احصا کرده، و به دقّت شمرده است!﴿94﴾

وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا﴿95﴾
و همگى روز رستاخيز، تک و تنها نزد او حاضر مى‏شوند!﴿95﴾

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا﴿96﴾
مسلّماً کسانى که ايمان آورده و کارهاى شايسته انجام داده‏اند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مى‏دهد!﴿96﴾

فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا﴿97﴾
و ما فقط آن [= قرآن‏] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بوسيله آن بشارت دهى، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار کنى.﴿97﴾

وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا﴿98﴾
چه بسيار اقوام (بى‏ايمان و گنهکارى) را که پيش از آنان هلاک کرديم؛ آيا احدى از آنها را احساس مى‏کنى؟! يا کمترين صدايى از آنان مى‏شنوى؟!﴿98﴾

دیدگاهتان را بنویسید