معنی اجنه در فرهنگ عمید = جنّمعنی اجنه در فرهنگ معین ( اَ جِ نُِ) [ ع . اجنة ] (اِ.) در عربی جمع جنین و در فارسی به غلط
معنی احتراز در فرهنگ عمید ۱. دوری کردن از کسی یا چیزی؛ پرهیز کردن. ۲. [قدیمی] ملاحظه.معنی احتراز در فرهنگ معین ( اِ تِ) [ ع . ] 1 -
معنی احجار در فرهنگ عمید = حَجَر * احجار کریمه (ثمینه): سنگ‌های قیمتی، مانند الماس، زمرد، و فیروزه.معنی احجار در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ
معنی احسان در فرهنگ عمید ۱. نیکی کردن؛ نیکی؛ نیکوکاری. ۲. [مجاز] بخشش.معنی احسان در فرهنگ معین ( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) نیکی کردن
معنی احلیل در فرهنگ عمید ۱. آلت تناسلی مرد. ۲. [قدیمی] مخرج ادرار در آلت تناسلی مرد.معنی احلیل در فرهنگ معین ( اَ) (اِ.) آلت تناسلی مرد.
معنی اخباری در فرهنگ عمید ویژگی گروهی از علمای شیعه که به ظاهر احادیث و قرآن استناد می‌کنند نه به دلیل‌های عقلی.معنی اخباری در فرهنگ معین ( اَ) [ ع
معنی اختلاس در فرهنگ عمید ۱. (حقوق) دزدیدن پول مؤسسه یا ادارۀ دولتی. ۲. [قدیمی] غنیمت شمردن. ۳. (ادبی) بیان کردن معنی مدح در غزل یا معنی غزل در مدح.معنی
معنی اخروی در فرهنگ عمید مربوط به جهان دیگر؛ آن‌جهانی.معنی اخروی در فرهنگ معین (اُ رَ) [ ع . ] (ص نسب .) آن جهانی ؛منسوب به آخرت .
معنی اخلاق در فرهنگ عمید ۱. = خُلق ۲. هنجارهای موردقبول جامعه که نشان‌دهندۀ درستی یا نادرستی رفتار اشخاص است. ۳. خلق‌وخو؛ رفتار. ۴. رفتار خوب: آدم اخلاق‌دار.معنی اخلاق در
معنی ادات در فرهنگ عمید ۱. ابزار؛ افزار؛ آلات. ۲. (ادبی) کلمه‌ای که به‌تنهایی معنی مستقلی ندارد: ادات شرط.معنی ادات در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (اِ.)
معنی ادعیه در فرهنگ عمید = دعامعنی ادعیه در فرهنگ معین (اَ یِّ) [ ع . ] (اِ.) جِ دعاء.
معنی ادیبانه در فرهنگ عمید ۱. مانند ادیبان؛ ادیب‌مانند؛ به روش ادبی. ۲. (صفت) دارای فنون ادب؛ ادبی.معنی ادیبانه در فرهنگ معین (اَ نِ) [ ع - فا. ] 1