معنی اخروی در فرهنگ عمید مربوط به جهان دیگر؛ آنجهانی.معنی اخروی در فرهنگ معین (اُ رَ) [ ع . ] (ص نسب .) آن جهانی ؛منسوب به آخرت .
معنی کلمات
معنی اخلاق در فرهنگ عمید ۱. = خُلق ۲. هنجارهای موردقبول جامعه که نشاندهندۀ درستی یا نادرستی رفتار اشخاص است. ۳. خلقوخو؛ رفتار. ۴. رفتار خوب: آدم اخلاقدار.معنی اخلاق در
معنی ادات در فرهنگ عمید ۱. ابزار؛ افزار؛ آلات. ۲. (ادبی) کلمهای که بهتنهایی معنی مستقلی ندارد: ادات شرط.معنی ادات در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (اِ.)
معنی ادعیه در فرهنگ عمید = دعامعنی ادعیه در فرهنگ معین (اَ یِّ) [ ع . ] (اِ.) جِ دعاء.
معنی ادیبانه در فرهنگ عمید ۱. مانند ادیبان؛ ادیبمانند؛ به روش ادبی. ۲. (صفت) دارای فنون ادب؛ ادبی.معنی ادیبانه در فرهنگ معین (اَ نِ) [ ع - فا. ] 1
معنی اذیال در فرهنگ عمید = ذیلمعنی اذیال در فرهنگ معین ( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذیل ؛ 1 - دامن ها. 2 - آخر چیزها.
معنی ارباب در فرهنگ عمید ۱. رئیس؛ بزرگ. ۲. کارفرما. ۳. آقا؛ مخدوم؛ سَرور. ۴. صاحب؛ مالک. ۵. عنوانی احترامآمیز برای برخی از بزرگان زردشتی: ارباب جمشید. ۶. صاحبان. ۷.
معنی ارتعاد در فرهنگ عمید ۱. لرزیدن؛ لرزش. ۲. مضطرب شدن؛ ناآرام شدن.معنی ارتعاد در فرهنگ معین (اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - لرزیدن .
معنی ارثیه در فرهنگ عمید آنچه بعد از مرگ کسی به بازماندگانش میرسد؛ میراث.معنی ارثیه در فرهنگ معین (اِ یِّ) [ ع . ارثیة ] نک ارث .
معنی اردوگاه در فرهنگ عمید ۱. محل تشکیل اردو. ۲. محل نگهداری آوارگان و اسرای جنگی.معنی اردوگاه در فرهنگ معین ( ~.) [ تر - فا. ] (اِمر.) محل اردو.
معنی ارژن در فرهنگ عمید درختچۀ بادام کوهی با میوۀ تلخ و چوب سخت و راست که از چوب آن عصا درست کنند و در نواحی کوهستانی و خشک میروید.معنی
معنی ارغاب در فرهنگ عمید جوی آب؛ جوی؛ رود: فرازش پر از خون چو کوه طبرخون / نشیبش ز اشکم چو ارغاب و آغر (عمعق: لغتنامه: ارغاب).معنی ارغاب در فرهنگ
نمایش بیشتر