معنی اخاذی در فرهنگ عمید با تهدید و زور یا حیله و نیرنگ از کسی پول گرفتن.معنی اخاذی در فرهنگ معین ( ~.) [ ع - فا. ] 1 -
معنی کلمات
معنی اختطاف در فرهنگ عمید بهسرعت قاپیدن؛ ربودن.معنی اختطاف در فرهنگ معین (اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ربودن همچون برق . 2 - خیره
معنی اخرب در فرهنگ عمید در عروض، ویژگی پایهای که در آن مفاعیلن به مفعولُ تغییر یافته است.معنی اخرب در فرهنگ معین ( اَ رَ) [ ع . ] (ص
معنی اخلاص در فرهنگ عمید ۱. خلوص نیت؛ پاک بودن؛ بیآلایشی. ۲. عبادت خداوند با خلوص نیت. ۳. (تصوف) توجه کامل سالک به خداوند. ۴. (اسم) صدودوازدهمین سورۀ قرآن کریم،
معنی اخیر در فرهنگ عمید ۱. پسین؛ آخری؛ بازپسین؛ واپسین. ۲. (اسم) دنباله و آخر چیزی. ۳. (اسم) آخرین موقع پیش از این.معنی اخیر در فرهنگ معین ( اَ) [
معنی ادرار در فرهنگ عمید ۱. مایعی زردرنگ، مرکب از آب، اسیداوریک، نمک طعام، و املاح دیگر که از طریق آلت تناسلی دفع میشود؛ پیشاب؛ شاش. ۲. [قدیمی] وظیفه؛ مستمری؛
معنی ادهم در فرهنگ عمید ۱. سیاهرنگ (اسب). ۲. (اسم) [مجاز] اسب. ۳. [مجاز] سیاه؛ تاریک.معنی ادهم در فرهنگ معین (اَ هَ) (ص .) 1 - سیاه رنگ ، خاکستری
معنی اذناب در فرهنگ عمید ۱. افراد فرودست. ۲. اطراف؛ کنارهها. ۳. بندگان؛ خادمان.معنی اذناب در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذَنَب . 1 -
معنی ارایک در فرهنگ عمید = اریکهمعنی ارایک در فرهنگ معین ( اَ یِ) [ ع . ] ( اِ.) جِ اَریکه ؛ تخت ها.
معنی ارتش در فرهنگ عمید ۱. مجموع نیروهای نظامی یک کشور. ۲. بخشی از نیروی نظامی بعضی از کشورها.معنی ارتش در فرهنگ معین (اَ تِ) (اِ.) نیروهای نظامی یک کشور.
معنی ارتیاض در فرهنگ عمید ۱. ریاضت کشیدن. ۲. رنج بردن برای آموختن یا تعلیم گرفتن. ۳. رام شدن بر اثر تعلیم.معنی ارتیاض در فرهنگ معین ( اِ تِ) [
معنی اردک ماهی در فرهنگ عمید نوعی ماهی فلسدار با بدن باریک و کشیده، و پوزهای شبیه منقار اردک.معنی اردک ماهی در فرهنگ معین ( ~.) (اِمر.) جزو ماهیان استخوانی
نمایش بیشتر