معنی اجناس در فرهنگ عمید = جِنسمعنی اجناس در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ جنس . 1 - قسم ها، نوع ، گونه ها. 2
معنی کلمات
معنی احتباس در فرهنگ عمید ۱. (پزشکی) = حبسالبول ۲. [قدیمی] زندانی شدن؛ محبوس شدن. ۳. [قدیمی] قطع شدن؛ بریده شدن. ۴. [قدیمی] خودداری؛ امتناع.معنی احتباس در فرهنگ معین (اِ
معنی احتیاج در فرهنگ عمید نداشتن چیزی که مورد لزوم است؛ حاجت داشتن؛ نیازمند بودن؛ حاجتمندی؛ نیازمندی.معنی احتیاج در فرهنگ معین ( اِ) [ ع . ] 1 - (مص
معنی احزاب در فرهنگ عمید ۱. = حزب ۲. سیوسومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۳ آیه.معنی احزاب در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] ( اِ.) جِ
معنی احکام در فرهنگ عمید ۱. آداب و رسوم. ۲. قوانین؛ مقررات: ای دل برو مقلد احکام شرع باش / کز یمن آن به عالَم تحقیق وارسی (ابنیمین: ۵۲۰). ۳.
معنی اخاذی در فرهنگ عمید با تهدید و زور یا حیله و نیرنگ از کسی پول گرفتن.معنی اخاذی در فرهنگ معین ( ~.) [ ع - فا. ] 1 -
معنی اختطاف در فرهنگ عمید بهسرعت قاپیدن؛ ربودن.معنی اختطاف در فرهنگ معین (اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ربودن همچون برق . 2 - خیره
معنی اخرب در فرهنگ عمید در عروض، ویژگی پایهای که در آن مفاعیلن به مفعولُ تغییر یافته است.معنی اخرب در فرهنگ معین ( اَ رَ) [ ع . ] (ص
معنی اخلاص در فرهنگ عمید ۱. خلوص نیت؛ پاک بودن؛ بیآلایشی. ۲. عبادت خداوند با خلوص نیت. ۳. (تصوف) توجه کامل سالک به خداوند. ۴. (اسم) صدودوازدهمین سورۀ قرآن کریم،
معنی اخیر در فرهنگ عمید ۱. پسین؛ آخری؛ بازپسین؛ واپسین. ۲. (اسم) دنباله و آخر چیزی. ۳. (اسم) آخرین موقع پیش از این.معنی اخیر در فرهنگ معین ( اَ) [
معنی ادرار در فرهنگ عمید ۱. مایعی زردرنگ، مرکب از آب، اسیداوریک، نمک طعام، و املاح دیگر که از طریق آلت تناسلی دفع میشود؛ پیشاب؛ شاش. ۲. [قدیمی] وظیفه؛ مستمری؛
معنی ادهم در فرهنگ عمید ۱. سیاهرنگ (اسب). ۲. (اسم) [مجاز] اسب. ۳. [مجاز] سیاه؛ تاریک.معنی ادهم در فرهنگ معین (اَ هَ) (ص .) 1 - سیاه رنگ ، خاکستری
نمایش بیشتر