معنی اخرب - فرهنگ معین و عمید

معنی اخرب – فرهنگ معین و عمید

معنی اخرب در فرهنگ عمید در عروض، ویژگی پایه‌ای که در آن مفاعیلن به مفعولُ تغییر یافته است.معنی اخرب در فرهنگ معین ( اَ رَ) [ ع . ] (ص .) در علم عروض آن ...
معنی اخلاص - فرهنگ معین و عمید

معنی اخلاص – فرهنگ معین و عمید

معنی اخلاص در فرهنگ عمید ۱. خلوص نیت؛ پاک بودن؛ بی‌آلایشی. ۲. عبادت خداوند با خلوص نیت. ۳. (تصوف) توجه کامل سالک به خداوند. ۴. (اسم) صدودوازدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای چهار آیه؛ توحید ...
معنی اخیر - فرهنگ معین و عمید

معنی اخیر – فرهنگ معین و عمید

معنی اخیر در فرهنگ عمید ۱. پسین؛ آخری؛ بازپسین؛ واپسین. ۲. (اسم) دنباله و آخر چیزی. ۳. (اسم) آخرین موقع پیش از این.معنی اخیر در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (ص .) ...
معنی ادرار - فرهنگ معین و عمید

معنی ادرار – فرهنگ معین و عمید

معنی ادرار در فرهنگ عمید ۱. مایعی زردرنگ، مرکب از آب، اسیداوریک، نمک طعام، و املاح دیگر که از طریق آلت تناسلی دفع می‌شود؛ پیشاب؛ شاش. ۲. [قدیمی] وظیفه؛ مستمری؛ مقرری. ۳. (اسم مصدر) [قدیمی] ...
معنی ادهم - فرهنگ معین و عمید

معنی ادهم – فرهنگ معین و عمید

معنی ادهم در فرهنگ عمید ۱. سیاه‌رنگ (اسب). ۲. (اسم) [مجاز] اسب. ۳. [مجاز] سیاه؛ تاریک.معنی ادهم در فرهنگ معین (اَ هَ) (ص .) 1 - سیاه رنگ ، خاکستری . 2 - آثار نو ...
معنی اذناب - فرهنگ معین و عمید

معنی اذناب – فرهنگ معین و عمید

معنی اذناب در فرهنگ عمید ۱. افراد فرودست. ۲. اطراف؛ کناره‌ها. ۳. بندگان؛ خادمان.معنی اذناب در فرهنگ معین ( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذَنَب . 1 - دم ها، دنبال ها. 2 ...
معنی ارایک - فرهنگ معین و عمید

معنی ارایک – فرهنگ معین و عمید

معنی ارایک در فرهنگ عمید = اریکهمعنی ارایک در فرهنگ معین ( اَ یِ) [ ع . ] ( اِ.) جِ اَریکه ؛ تخت ها ...
معنی ارتش - فرهنگ معین و عمید

معنی ارتش – فرهنگ معین و عمید

معنی ارتش در فرهنگ عمید ۱. مجموع نیروهای نظامی یک کشور. ۲. بخشی از نیروی نظامی بعضی از کشورها.معنی ارتش در فرهنگ معین (اَ تِ) (اِ.) نیروهای نظامی یک کشور ...
معنی ارتیاض - فرهنگ معین و عمید

معنی ارتیاض – فرهنگ معین و عمید

معنی ارتیاض در فرهنگ عمید ۱. ریاضت ‌کشیدن. ۲. رنج بردن برای آموختن یا تعلیم گرفتن. ۳. رام شدن بر اثر تعلیم.معنی ارتیاض در فرهنگ معین ( اِ تِ) [ ع . ] 1 - ...
معنی اردک ماهی - فرهنگ معین و عمید

معنی اردک ماهی – فرهنگ معین و عمید

معنی اردک ماهی در فرهنگ عمید نوعی ماهی فلس‌دار با بدن باریک و کشیده، و پوزه‌ای شبیه منقار اردک.معنی اردک ماهی در فرهنگ معین ( ~.) (اِمر.) جزو ماهیان استخوانی دریازی است . پوست بدنش ...
معنی ارزیافت - فرهنگ معین و عمید

معنی ارزیافت – فرهنگ معین و عمید

معنی ارزیافت در فرهنگ عمید نتیجۀ ارزیابی؛ نتیجه‌ای که از عمل ارزیابی به‌دست می‌آید.معنی ارزیافت در فرهنگ معین (اَ) (اِمف . اِمر.) ارزیافته ، نتیجه ای که از ارزیابی به دست آمده مانند ارزش خانه ...
معنی ارض - فرهنگ معین و عمید

معنی ارض – فرهنگ معین و عمید

معنی ارض در فرهنگ عمید زمین. * ارض اقدس: [قدیمی، مجاز] شهر مشهد. δ به مناسبت وجود آرامگاه علی‌بن موسی‌الرضا. * ارض موعود: [مجاز] سرزمین کنعان؛ فلسطین. δ به مناسبت اینکه حضرت موسی به بنی‌اسرائیل ...