معنی کلمات
معنی آتش سوزی – فرهنگ عمید
معنی آتش سوزی در فرهنگ عمید آتش گرفتن دکان، خانه، یا جای دیگر بهصورت ناخواسته؛ حریق ...
معنی آدمی – فرهنگ عمید
معنی آدمی در فرهنگ عمید آدم؛ انسان: تو کز محنت دیگران بیغمی / نشاید که نامت نهند آدمی (سعدی: ۶۶) ...
معنی آراستگی – فرهنگ عمید
معنی آراستگی در فرهنگ عمید ۱. آراسته بودن. ۲. دارای فضایل و کمالات بودن. ۳. نظموترتیب؛ بسامانی ...
معنی آستری – فرهنگ عمید
معنی آستری در فرهنگ عمید ویژگی آنچه به عنوان آستر به کار میبَرند ...
معنی آسمند – فرهنگ عمید
معنی آسمند در فرهنگ عمید ۱. دروغگو؛ فریبدهنده. ۲. سرگشته؛ حیران ...
معنی آشغال جمع کن – فرهنگ عمید
معنی آشغال جمع کن در فرهنگ عمید ۱. کسی که انواع آشغال از قبیل خردهریزههای چوب و لته و کاغذ و مانند آن جمع میکند و میفروشد. ۲. کسی که مٲمور جمع کردن آشغالها است ...