معنی کلمات
معنی ارباع – فرهنگ عمید
معنی ارباع در فرهنگ عمید ۱. [جمعِ رَبع] = ربع۱ ۲. [جمعِ رُبع] = رُبع ...
معنی ارزنین – فرهنگ عمید
معنی ارزنین در فرهنگ عمید پختهشده با ارزن: نان ارزنین ...
معنی ارمنی – فرهنگ عمید
معنی ارمنی در فرهنگ عمید ۱. از مردم ارمنستان؛ ارمنستانی: کشیش ارمنی. ۲. تهیهشده در ارمنستان. ۳. از نژاد ارمن: ارمنیان جلفا. ۴. (اسم) زبانی از خانوادۀ زبانهای هندواروپایی که در ارمنستان رایج است ...
معنی ازمابهتران – فرهنگ عمید
معنی ازمابهتران در فرهنگ عمید ۱. جن و پری؛ پریان. ۲. کسانی که از نظر وضع اقتصادی و رفاهی برتر از دیگران باشند؛ ثروتمندان ...
معنی اسپانیایی – فرهنگ عمید
معنی اسپانیایی در فرهنگ عمید ۱. مربوط به اسپانیا. ۲. از مردم اسپانیا: خوانندۀ اسپانیایی. ۳. تهیهشده در اسپانیا. ۴. (اسم) زبانی از خانوادۀ زبانهای هندواروپایی که در امریکای جنوبی، امریکای مرکزی، و اسپانیا رایج ...
معنی استافیلوکوک – فرهنگ عمید
معنی استافیلوکوک در فرهنگ عمید دستهای از باکتریها که تعداد بیشماری از آنها بر روی پوست و جاهای نرم بدن بهصورت خوشۀ انگور به نظر میرسد و گاه باعث عفونتهای چرکی میشود ...
معنی استذلال – فرهنگ عمید
معنی استذلال در فرهنگ عمید کسی را ذلیل پنداشتن؛ خوار و ناچیز شمردن؛ خوار کردن ...