معنی کلمات
معنی استثنا – فرهنگ عمید
معنی استثنا در فرهنگ عمید ۱. جدا کردن کسی از حکم عمومی: استثنای بازنشستگان از حق بیمه مورد مخالفت قرار گرفت. ۲. (ادبی) در دستور زبان، خارج کردن چیزی یا کسی از یک حکم عمومی؛ ...
معنی استرعا – فرهنگ عمید
معنی استرعا در فرهنگ عمید توجه کردن به حال دیگران؛ رعایت کردن ...
معنی استعلا – فرهنگ عمید
معنی استعلا در فرهنگ عمید ۱. برتری. ۲. غلبه؛ چیرگی ...
معنی استمنا – فرهنگ عمید
معنی استمنا در فرهنگ عمید خارج کردن منی از آلت تناسلی خود بدون مقاربت؛ جلق. δ این عمل در شرع اسلام حرام است ...
معنی استهدا – فرهنگ عمید
معنی استهدا در فرهنگ عمید ۱. راهنمایی خواستن. ۲. هدیه خواستن؛ ارمغان خواستن ...
معنی اسطبل – فرهنگ عمید
معنی اسطبل در فرهنگ عمید جای سرپوشیده برای نگهداری چهارپایان، بهویژه اسب؛ طویله ...
معنی اسمز – فرهنگ عمید
معنی اسمز در فرهنگ عمید عبور مایعات یا گازها از غشا برای حرکت از محیط کمغلظت به محیط غلیظتر. δ یاختههای گیاهی و حیوانی با این عمل مواد ضروری برای ادامۀ زندگی خود را میگیرند ...
معنی اسیدفرمیک – فرهنگ عمید
معنی اسیدفرمیک در فرهنگ عمید مایعی بیرنگ، تندبو، ترش، و سمی موجود در نیش زنبور و بعضی حشرات دیگر که در رنگسازی، دباغی، آبکاری فلزات، و تهیه آفتکشها بهکار میرود؛ جوهر مورچه. δ نخستین بار ...