ممعنی آب گردش – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آب گردش در فرهنگ عمیدمعنی آب گردش در فرهنگ معینمعنی آب گردش در فرهنگ عمید ۱. نوبت آب گرفتن برای کشتزار. ۲. تندرو: آبگردش مرکبی کز چابکی هنگام تک / نعل سخت او ز خاک نرم انگیزد غبار (ازرقی: ۲۴).معنی آب گردش در فرهنگ معین (گَ دِ) (ص مر.) تند رفتار، تندرو، سریع السیر.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی اشتهاردی – فرهنگ عمیدآیتم بعدیمعنی آژینه – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.