معنی آسیا در فرهنگ عمید

۱. دستگاهی که به‌وسیلۀ آن غلات را آرد کنند.

۲. جایی که غلات را آرد می‌کنند

۳. از لوازم برقی منزل که مواد غذایی را پودر یا نرم می‌کند.

۴. (زیست‌شناسی) = دندان * دندان آسیا

* آسیای آبی: آسیابی مرکب از دو سنگ مسطح و گرد است که در روی هم قرار می‌گیرد و سنگ بالایی به قوۀ آب حرکت می‌کند.

* آسیای بادی: آسیابی که با نیروی باد کار می‌کند.

* آسیای دودی: آسیابی که با نیروی مکانیکی کار می‌کند.

معنی آسیا در فرهنگ معین

[ په . ] (اِمر.) 1 – آسیاب . 2 – هر یک از دندان های عقب دهان ، که تعداد آن ها ده عدد در هر فک می باشد. 3 – (اِخ ) [ یو. ] بزرگ ترین و پرجمعیت ترین قارة دنیا.

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *