ممعنی آفندیدن – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آفندیدن در فرهنگ عمیدمعنی آفندیدن در فرهنگ معینمعنی آفندیدن در فرهنگ عمید ۱. جنگ کردن؛ پیکار کردن: در دل او آن نصیحت کار کرد / ترک آفندیدن و پیکار کرد (لبیبی: لغتنامه: آفندیدن). ۲. دشمنی کردن؛ خصومت ورزیدن.معنی آفندیدن در فرهنگ معین (فَ دَ) (مص ل .) 1 – دشمنی کردن . 2 – جنگ کردن .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.