معنی آفگانه در فرهنگ عمید

جنین که پیش از موقع سقط شود؛ بچۀ نارسیده.

* آفگانه کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] بچه سقط کردن؛ بچه افکندن: شکم حادثات آبستن / از نهیب تو آفگانه کند (مسعودسعد: ۴۳۲).

معنی آفگانه در فرهنگ معین

(اَ نِ) (اِ.) بچة نارسیده ، جنین .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *