ممعنی آلیاژ – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آلیاژ در فرهنگ عمیدمعنی آلیاژ در فرهنگ معینمعنی آلیاژ در فرهنگ عمید مخلوط دو یا چند فلز از طریق ذوب کردن که خود خاصیت فلزی دارد.معنی آلیاژ در فرهنگ معین [ فر. ] ( اِ.) جسمی که از ترکیب دو یا چند فلز به وسیلة ذوب کردن ، به دست می آید تا مقاومت آن ها بیشتر گردد.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.