ممعنی آیفت – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی10 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آیفت در فرهنگ عمیدمعنی آیفت در فرهنگ معینمعنی آیفت در فرهنگ عمید ۱. حاجت؛ نیاز؛ خواهش؛ درخواست: ناسزا را مکن آیفت که آبت بشود / به سزاوار کن آیفت که ارجت دارد (دقیقی: ۹۷). ۲. بهره؛ سود.معنی آیفت در فرهنگ معین (یَ) ( اِ.) حاجت ، نیاز.اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.