ممعنی ابسال – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی ابسال در فرهنگ عمیدمعنی ابسال در فرهنگ معینمعنی ابسال در فرهنگ عمید ۱. به گرو دادن؛ گرو کردن. ۲. حرام کردن چیزی.معنی ابسال در فرهنگ معین (اِمر.) بهار، آبسالان .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.