ممعنی ابلوک – فرهنگ معین و عمیدپیام غلامرضایی9 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی ابلوک در فرهنگ عمیدمعنی ابلوک در فرهنگ معینمعنی ابلوک در فرهنگ عمید دورو؛ دورنگ؛ منافق.معنی ابلوک در فرهنگ معین ( اِ) (ص .) منافق و دورنگ .اشتراک گذارینوشته قبلمعنی آژیریدن – فرهنگ معین و عمیدآیتم بعدیمعنی اجماع – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.