معنی اتحاد در فرهنگ عمید

۱. یکی شدن؛ یگانگی کردن.

۲. یگانگی داشتن؛ یگانگی؛ همدستی.

۳. (ریاضی) تساوی‌ای که یک یا چند متغیر دارد و به ازای همۀ مقادیر متغیرها صدق می‌کند.

معنی اتحاد در فرهنگ معین

(اِ تِّ) [ ع . ] 1 – (مص ل .) یکی شدن ، یگانگی کردن . 2 – (اِمص .) سازگاری ، توافق . 3 – اجتماع ، وحدت .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *