معنی احتشام در فرهنگ عمید
۱. شکوه؛ جلال.
۲. [قدیمی] شرمگین شدن.
۳. [قدیمی] صاحب خدم و حشم شدن؛ حشمت و بزرگی و جاه و جلال یافتن.
۴. [قدیمی] شرم داشتن؛ حیا کردن.
معنی احتشام در فرهنگ معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 – (مص ل .) حشمت و بزرگی یافتن . 2 – (اِ.) جاه و جلال .