معنی ادغام در فرهنگ عمید
۱. درآمیختن چیزی در چیزی؛ در هم کردن.
۲. (زبانشناسی) ترکیب کردن دو حرف هممخرج و بهصورت مشدد درآوردن آن، مانندِ «بتّر» که در اصل «بدتر» بوده، و «تا» و «دال» را در هم ادغام کردهاند.
معنی ادغام در فرهنگ معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .) 1 – در هم فشردن و فرو بردن دو چیز. 2 – حرفی را در حرف دیگر آمیختن .